بيا نيه
بسم الله الرحمن الرحيم
بيانيه جمعي ازنويسندگان؛ هنرمندان و فعالين فرهنگي آذربايجان پيرامون حوادث اخير در مناطق تورک نشين و تورک زبان ايران .
چاپ کاريکاتور موهن در روزنامه رسمي دولت جمهوري اسلامي ايران ؛ ريشه در يک حرکت مزورانه تاريخي و حتي اساطيري نسبت به ملت تورک از طرف نژادپرستان دارد .اين حرکت يکصد سال است که به شکل سازماندهي شده از طرف باستان گرايان آريايي با تحريف هاي تاريخي ، تحقيرهاو استهزاهاي عمدي فرهنگي و سياسي اعمال ميگردد و مي رود تا يک مبارزه علني عليه اين ملت شکل بگيرد. برآيند اين حرکت هاي نژاد پرستانه منجر به فرآيند اعتراض آميز شد که اول خردادماه يکهزارو سيصدو هشتادو پنج در مناطق تورک نشين ايران به وقوع پيوست .
تحت الشعاع قراردادن اين فرايند ملي با حربه هاي تکراري تهديد « وحدت ملي » ، به «خطرافتادن تماميت ارضي» ويا «دخالت عوامل خارجي» ، فقط گريز از يک واقعيت تاريخي است و تمسک به عمليات هاي پليسي و امنيتي در حکم کورکردن مقطعي اين اعتراض به حق تاريخي است وبه يقين که نخواهد توانست روش منطقي و واقع بينانه به حساب آيد .
راهکارهاي زير مي تواند سيري عقلاني و منطقي را پيش روي دولت جمهوري اسلامي و فعالين فرهنگي – سياسي آذربايجان بگشايد:
1) دولت جمهوري اسلامي با باز نگري در اقدامات کور پليسي بايد با بررسي و تحليل مسائل اخير ، تغييري بنيادين در سياستهاي خود در قبال ملت هاي محق حيات در سرزمين ايران به عمل آورده و آزاديهاي مشروع و حقوق انساني و اجتماعي آنها را مورد دقت و ارزيابي مجدد قراردهد.
2) متاسفانه هيچ يک از مسئولين نظام حاضر نشدند ( به ويژه رياست جمهوري ) به طور رسمي از تورک زبانان ايران عذرخواهي نمايند .ما ضمن محکوم نمودن اين نوع اعمال غير مدبرانه ، خواهان اجراي عملي قوانين مربوط به مسايل مربوط به هويت تورک زبانان ايران در چهارچوب اصول قانون اساسي بوده و انزجار خودرا از طرح شعارهاي تکراري و مردم فريب دفاع از حقوق مدني شهروندان تورک زبان در ايران اعلام مي داريم .
3) مسئولين امنيتي و اجرايي چه در سطح کشوري و چه در سطح استاني به جاي تفکر و تامل در اصول فراموش شده قانون اساسي و ريشه يابي دقيق حوادث اخير اين مرزوبوم که ريشه در خواستهاي سرکوب شده ساليان دراز دارد ، اقدام به مقابله پليسي در جهت کور کردن فرايند هويت طلبي نمودند.اماحق مطلب اين است که اين نوع برخوردهاي شديد بايستي با مسببان اصلي اين چنين توهين عظيمي به عمل مي آمد زيرا آنان به ملتي که با نثار جان و مال و قرباني نمودن عزيزترين و يگانه ترين فرزندان خويش هميشه تاريخ ضامن بقاي ايران بوده است ، توهين تاريخي و فراموش نشدني روا داشته اند.
4)ما نويسندگان و صاحبان قلم و هنرمندان آذربايجان که به منزله قطره اي ناچيز از درياي اين ملت هستيم در دفاع از آزادي و حقوق شهروندي و براساس قوانين مدني دين مبين اسلام خواستار برخورد اسلامي و انساني با زندانيان و بازداشت شدگان حوادث اخير آذربايجان هستيم که حداقل چنين حقوقي برخورداري اين افراد ازحق داشتن وکيل مدافع ميباشد .
5) در کشوري که ملت هاي مختلف با عقايد، فرهنگهاو زبانهاي متفاوت و ريشه هاي مدني متنوع زندگي مي کنند ،به کار بردن سياست « اتحاد ملي» به جاي « ائتلاف ملي » به زير پا نهادن آشکار عدالت در جامعه است . تعريف قرآني « عدالت » ، قرار گرفتن همه چيز در جاي خود است، کتاب آسماني ما مسلمانان بارها به « امت اسلامي » که همان «ائتلاف ملتها»ست اشاره ميفرمايد و هرگز از عبارت « ملت اسلامي» ياد نمي نمايد لذا به نظر ميرسد به کار بردن عبارت ائتلاف ديني وائتلاف ملي شايسته حاکميت عدالت محور و مبتني بر رعايت حقوق همه شهروندان است .
6) منطق تاريخي و سير جاري در حاکميت سياسي ايران با تجزيه اين خطه که تفکري آرماني است منافات دارد .چرا که هر گونه حرکت تجزيه طلبانه مانع به دست آوردن حقوق مسلم و مدني شهروندان تورک زبان( ترک زبان) خواهد شد ، لذا ما ضمن محکوم نمودن اين قبيل حرکت ها چه از طرف فعالين خارج و چه از طرف فعالين داخل کشور ، سياست هاي مزبور را ناشي از ضعف تحليل اين افراداز اوضاع سياسي منطقه و گذشته درخشان تاريخي آن ،تلقي نموده و آنها را براي حرکت مدني به سوي احقاق حق حاکميت تورک زبان در کشور ايران دعوت مي نماييم .مامعتقديم ايران متعلق به يک قوم و زبان خاص نيست و در اين مجموعه کثير المله حق تقدم با آنهايي ميباشد که از قدمت و سابقه تمدني بالاتري برخوردارند وتاريخ نيز گواه صادقي بر اين مدعاست ، زيرا قبل از ورود اقوام مجعول آريايي به اين سرزمين تمدني درخشان و متعالي در اين خطه وجود داشته است .براين اساس ميتوان گفت آنهايي بايد به فکر تجزيه ايران باشند که هم در اقليت هستند و هم از لحاظ تمدني در مراتب پايين تري قرار داشته و نوعي حقارت تاريخي احساس ميکنند .
7) حميت وغيرت ملي تشکل هاي خارج از کشور که در دفاع از دفاع از حقوق ملي تورک زبانان فعاليت مي کنند قابل ستايش و تمجيد است .اما برخي حرکتهاي غيرعقلاني و افراطي آنها در جهت ايجاددودستگي در مسير حرکت هويت طلبانه ملت آذربايجان جاي نقد و بررسي دارد .ما ضمن احترام به اين تشکل هاو اقدامات هويت طلبانه آنها از جمله شبکه gunaz tv ،که در نشر آگاهي و شناخت نسبت به حقوق ملي شهروندان تلاشهاي نسبتاً قابل تحسيني انجام ميدهند با دعوت آنها براي ايجاد هياهوي مقطعي در بين مردم که نتيجه اي غيراز پايمال شدن خواستهاي بر حق ملت آذربايجان ندارد ، مخالف هستيم چرا که معتقديم تورک زبانان ايران براي دست يابي به حقوق مدني و شهروندي خود نيازمند حرکتهاي مدني ، عقلاني ،علمي و فرهنگي هستند نه هيجانهاي زود گذر که با اقدامات شديد پليسي و امنيتي در هم کوبيده ميشوند .
8) در خاتمه ضمن محکوم نمودن هر گونه اقدامات پليسي در حرکت خودجوش و سمبليک مردم در مراسم قلعه بابک در کليبر ، از مقامات بلندپايه کشور و استان مي خواهيم از هر گونه که باعث جريحه دار شدن بيش از پيش احساسات مردم گردد خودداري نموده و با سعه صدر و برخوردي اسلامي و انساني به حقوق شهروندي مردم احترام بگذارند. بديهي است مردم فهيم وغيرتمند آذربايجان حرکت هويت طلبانه و نمادين خويش را که بارفرهنگي دارد به حرکتي غوغاسالارانه و هياهو طلبانه سوق نخواهد داد . زيراملاک اين مردم در همه زمانها کتاب الهي ما مسلمانان ميباشدآنجا که ميفرمايد :
و الذين امنوا و عملواالصالحات وامنوا بما نزل علي محمدو هوالحق من ربهم کفر عنهم سياتهم و اصلح بالهم
سوره محمد(ص) ،آيه دوم
( و آنانيکه ايمان آوردند و اعمال شايسته انجام دادند و به قرآني که بر محمد(ص) نازل شده است که البته بر حق واز جانب خدابود ايمان آوردند و خدااز گناهانشان در گذشت و امر دين و دنيايشان اصلاح فرمود ) .
پاينده باد تمدن کهن ترکان در اين سرزمين
بهار 1385
از طرف جمعي از نويسنگان و هنرمندان آذربايجان
بيانيه جمعي ازنويسندگان؛ هنرمندان و فعالين فرهنگي آذربايجان پيرامون حوادث اخير در مناطق تورک نشين و تورک زبان ايران .
چاپ کاريکاتور موهن در روزنامه رسمي دولت جمهوري اسلامي ايران ؛ ريشه در يک حرکت مزورانه تاريخي و حتي اساطيري نسبت به ملت تورک از طرف نژادپرستان دارد .اين حرکت يکصد سال است که به شکل سازماندهي شده از طرف باستان گرايان آريايي با تحريف هاي تاريخي ، تحقيرهاو استهزاهاي عمدي فرهنگي و سياسي اعمال ميگردد و مي رود تا يک مبارزه علني عليه اين ملت شکل بگيرد. برآيند اين حرکت هاي نژاد پرستانه منجر به فرآيند اعتراض آميز شد که اول خردادماه يکهزارو سيصدو هشتادو پنج در مناطق تورک نشين ايران به وقوع پيوست .
تحت الشعاع قراردادن اين فرايند ملي با حربه هاي تکراري تهديد « وحدت ملي » ، به «خطرافتادن تماميت ارضي» ويا «دخالت عوامل خارجي» ، فقط گريز از يک واقعيت تاريخي است و تمسک به عمليات هاي پليسي و امنيتي در حکم کورکردن مقطعي اين اعتراض به حق تاريخي است وبه يقين که نخواهد توانست روش منطقي و واقع بينانه به حساب آيد .
راهکارهاي زير مي تواند سيري عقلاني و منطقي را پيش روي دولت جمهوري اسلامي و فعالين فرهنگي – سياسي آذربايجان بگشايد:
1) دولت جمهوري اسلامي با باز نگري در اقدامات کور پليسي بايد با بررسي و تحليل مسائل اخير ، تغييري بنيادين در سياستهاي خود در قبال ملت هاي محق حيات در سرزمين ايران به عمل آورده و آزاديهاي مشروع و حقوق انساني و اجتماعي آنها را مورد دقت و ارزيابي مجدد قراردهد.
2) متاسفانه هيچ يک از مسئولين نظام حاضر نشدند ( به ويژه رياست جمهوري ) به طور رسمي از تورک زبانان ايران عذرخواهي نمايند .ما ضمن محکوم نمودن اين نوع اعمال غير مدبرانه ، خواهان اجراي عملي قوانين مربوط به مسايل مربوط به هويت تورک زبانان ايران در چهارچوب اصول قانون اساسي بوده و انزجار خودرا از طرح شعارهاي تکراري و مردم فريب دفاع از حقوق مدني شهروندان تورک زبان در ايران اعلام مي داريم .
3) مسئولين امنيتي و اجرايي چه در سطح کشوري و چه در سطح استاني به جاي تفکر و تامل در اصول فراموش شده قانون اساسي و ريشه يابي دقيق حوادث اخير اين مرزوبوم که ريشه در خواستهاي سرکوب شده ساليان دراز دارد ، اقدام به مقابله پليسي در جهت کور کردن فرايند هويت طلبي نمودند.اماحق مطلب اين است که اين نوع برخوردهاي شديد بايستي با مسببان اصلي اين چنين توهين عظيمي به عمل مي آمد زيرا آنان به ملتي که با نثار جان و مال و قرباني نمودن عزيزترين و يگانه ترين فرزندان خويش هميشه تاريخ ضامن بقاي ايران بوده است ، توهين تاريخي و فراموش نشدني روا داشته اند.
4)ما نويسندگان و صاحبان قلم و هنرمندان آذربايجان که به منزله قطره اي ناچيز از درياي اين ملت هستيم در دفاع از آزادي و حقوق شهروندي و براساس قوانين مدني دين مبين اسلام خواستار برخورد اسلامي و انساني با زندانيان و بازداشت شدگان حوادث اخير آذربايجان هستيم که حداقل چنين حقوقي برخورداري اين افراد ازحق داشتن وکيل مدافع ميباشد .
5) در کشوري که ملت هاي مختلف با عقايد، فرهنگهاو زبانهاي متفاوت و ريشه هاي مدني متنوع زندگي مي کنند ،به کار بردن سياست « اتحاد ملي» به جاي « ائتلاف ملي » به زير پا نهادن آشکار عدالت در جامعه است . تعريف قرآني « عدالت » ، قرار گرفتن همه چيز در جاي خود است، کتاب آسماني ما مسلمانان بارها به « امت اسلامي » که همان «ائتلاف ملتها»ست اشاره ميفرمايد و هرگز از عبارت « ملت اسلامي» ياد نمي نمايد لذا به نظر ميرسد به کار بردن عبارت ائتلاف ديني وائتلاف ملي شايسته حاکميت عدالت محور و مبتني بر رعايت حقوق همه شهروندان است .
6) منطق تاريخي و سير جاري در حاکميت سياسي ايران با تجزيه اين خطه که تفکري آرماني است منافات دارد .چرا که هر گونه حرکت تجزيه طلبانه مانع به دست آوردن حقوق مسلم و مدني شهروندان تورک زبان( ترک زبان) خواهد شد ، لذا ما ضمن محکوم نمودن اين قبيل حرکت ها چه از طرف فعالين خارج و چه از طرف فعالين داخل کشور ، سياست هاي مزبور را ناشي از ضعف تحليل اين افراداز اوضاع سياسي منطقه و گذشته درخشان تاريخي آن ،تلقي نموده و آنها را براي حرکت مدني به سوي احقاق حق حاکميت تورک زبان در کشور ايران دعوت مي نماييم .مامعتقديم ايران متعلق به يک قوم و زبان خاص نيست و در اين مجموعه کثير المله حق تقدم با آنهايي ميباشد که از قدمت و سابقه تمدني بالاتري برخوردارند وتاريخ نيز گواه صادقي بر اين مدعاست ، زيرا قبل از ورود اقوام مجعول آريايي به اين سرزمين تمدني درخشان و متعالي در اين خطه وجود داشته است .براين اساس ميتوان گفت آنهايي بايد به فکر تجزيه ايران باشند که هم در اقليت هستند و هم از لحاظ تمدني در مراتب پايين تري قرار داشته و نوعي حقارت تاريخي احساس ميکنند .
7) حميت وغيرت ملي تشکل هاي خارج از کشور که در دفاع از دفاع از حقوق ملي تورک زبانان فعاليت مي کنند قابل ستايش و تمجيد است .اما برخي حرکتهاي غيرعقلاني و افراطي آنها در جهت ايجاددودستگي در مسير حرکت هويت طلبانه ملت آذربايجان جاي نقد و بررسي دارد .ما ضمن احترام به اين تشکل هاو اقدامات هويت طلبانه آنها از جمله شبکه gunaz tv ،که در نشر آگاهي و شناخت نسبت به حقوق ملي شهروندان تلاشهاي نسبتاً قابل تحسيني انجام ميدهند با دعوت آنها براي ايجاد هياهوي مقطعي در بين مردم که نتيجه اي غيراز پايمال شدن خواستهاي بر حق ملت آذربايجان ندارد ، مخالف هستيم چرا که معتقديم تورک زبانان ايران براي دست يابي به حقوق مدني و شهروندي خود نيازمند حرکتهاي مدني ، عقلاني ،علمي و فرهنگي هستند نه هيجانهاي زود گذر که با اقدامات شديد پليسي و امنيتي در هم کوبيده ميشوند .
8) در خاتمه ضمن محکوم نمودن هر گونه اقدامات پليسي در حرکت خودجوش و سمبليک مردم در مراسم قلعه بابک در کليبر ، از مقامات بلندپايه کشور و استان مي خواهيم از هر گونه که باعث جريحه دار شدن بيش از پيش احساسات مردم گردد خودداري نموده و با سعه صدر و برخوردي اسلامي و انساني به حقوق شهروندي مردم احترام بگذارند. بديهي است مردم فهيم وغيرتمند آذربايجان حرکت هويت طلبانه و نمادين خويش را که بارفرهنگي دارد به حرکتي غوغاسالارانه و هياهو طلبانه سوق نخواهد داد . زيراملاک اين مردم در همه زمانها کتاب الهي ما مسلمانان ميباشدآنجا که ميفرمايد :
و الذين امنوا و عملواالصالحات وامنوا بما نزل علي محمدو هوالحق من ربهم کفر عنهم سياتهم و اصلح بالهم
سوره محمد(ص) ،آيه دوم
( و آنانيکه ايمان آوردند و اعمال شايسته انجام دادند و به قرآني که بر محمد(ص) نازل شده است که البته بر حق واز جانب خدابود ايمان آوردند و خدااز گناهانشان در گذشت و امر دين و دنيايشان اصلاح فرمود ) .
پاينده باد تمدن کهن ترکان در اين سرزمين
بهار 1385
از طرف جمعي از نويسنگان و هنرمندان آذربايجان
0 Comments:
Post a Comment
<< Home