Tuesday, August 29, 2006

مس سونگون ايران را به قدرت برتر اقتصادى تبديل خواهد کرد


استاندار آذربايجان شرقى گفت: پتانسيلهاى معدنى استان، برنامه‌ريزى دقيق در اين زمينه را اجتناب ناپذير مى‌کند. محمد معمارزاده شامگاه دوشنبه در آيين افتتاح فاز نخست مجتمع مس سونگون ورزقان، بهره‌بردارى از طرح‌هايى بزرگ همچون مس سونگون را ضامن استقلال کشور دانست که در آينده ايران را به قدرت برتر اقتصادى تبديل خواهد کرد. در اين آيين نماينده مردم ورزقان در مجلس شوراى اسلامى نيز با اشاره به اهميت بهره‌بردارى از فاز اول مجتمع مس سونگون، گفت: به‌ غير از وزارت صنايع و معادن هيچ نهاد و ارگانى در منطقه ورزقان آن گونه که بايد سرمايه‌گذارى نکرده است. گل محمد الياسى اظهار داشت: توسعه نيافتگى، بيکارى و مهاجرت عواملى هستند که لزوم توجه به ورزقان را بيش از پيش ضرورى کرده است. وى، اجراى پروژه معدن طلاى اندريان و راه اندازى کارخانه سيمان ارزيل را از جمله مطالبات مردم منطقه عنوان کرد. همزمان با پنجمين روز از هفته دولت عصر دوشنبه فاز نخست مجتمع مس سونگون آذربايجان شرقى با حضور وزير صنايع و معادن و جمعى ‌از اعضاى کميسيون صنايع و معادن مجلس شوراى اسلامى به بهره‌بردارى رسيد. اين مجتمع سالانه 150 هزار تن کنسانتره با عيار 30 درصد توليد خواهد کرد. براى ساخت مجتمع مس سونگون که از خرداد ماه 1378 عمليات اجرايى آن آغاز شد، چهار هزار و 500 ميليارد ريال هزينه شده است که از اين رقم 118 ميليون و 392 هزار دلار ارزى بوده است. با بهره‌بردارى از اين مجتمع زمينه اشتغال يکهزار نفر فراهم شد. ذخيره قطعى معدن مس سونگون 806 ميليون تن با عيار متوسط 62/0 درصد برآورد شده است که طراحى اوليه آن براساس استخراج هفت ميليون تن در شش سال نخست و 14 ميليون تن در سال‌هاى بعدى انجام گرفته است. طبق اعلام شرکت ملى صنايع مس ايران برنامه‌ريزى معدن مس سونگون براى يک دوره 31 ساله مى‌باشد. مجتمع مس سونگون در 130 کيلومترى شمال شرقى تبريز و 30 کيلومترى شمال شهرستان ورزقان واقع شده است. معدن مس سونگون بر روى کمربند متالوژى جهانى موسوم به کمربند آلپ - هيماليا قرار دارد.

Sunday, August 27, 2006

رییس اتاق بازرگانی ایران- ارمنستان، یک داشناک تمام عیار است


اخیرا سایت وزین آزاد تریبون اقدام به انتشار خبری در رابطه با سخنان آقای لئون آهارونیان، رییس اتاق بازگانی ایران- ارمنستان کرده است. در این مصاحبه، آهارونیان کوشیده تا با قدرتمند جلوه دادن اقتصاد ورشکسته ارمنستان، سبب توجه بیشتر تجار ایرانی به کشوری شود که در گرداب فقر، افراطی گری و ناامنی فرورفته و حتی قادر به نگاه داشتن اندک جمعیت بومی خود نیست.

نمايشگاه تخصصي ايران در ارمنستان برگزار مي‌شود
تهران،خبرگزاري جمهوري اسلامي ۸۵/۰۶/۰۱ .داخلي.اقتصادي.بازرگاني.اتاق.ارمنستاناتاق مشترك ايران و ارمنستان، نمايشگاه اختصاصي جمهوري اسلامي ايران در زمينه صنعت ساختمان را در كشور ارمنستان برگزار مي‌كند.
"لئون آهارونيان" روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگاران، اظهار داشت:اين نمايشگاه در هفت رشته صنعت ساختماني همچون مصالح ساختماني، بهداشتي، برقي، دكوراسيون‌هاي داخلي و مبلمان و با حضور نزديك به ‪ ۷۰شركت برگزار مي‌شود...به گزارش ايرنا، رييس اتاق مشترك ايران و ارمنستان، ميزان مبادلات تجاري دو كشور را رضايتبخش ارزيابي كرد و گفت: مراودات تجاري دو كشور در سالهاي اخير سير صعودي پيدا كرده و از ‪ ۲۰به ‪ ۲۰۰ميليون دلار رسيده است...وي با بيان اينكه از مجموع ‪ ۲۰۰ميليون دلار مبادلات تجاري ميان دو كشور، ‪ ۱۶۰ميليون دلار به صادرات ايران و تنها ‪ ۴۰ميليون دلار به واردات از ارمنستان اختصاص دارد، افزود: ايران پنجمين شريك تجاري ارمنستان است... وي ادامه داد: كشور ارمنستان نسبت به ساير كشورهاي عضو ‪ CISدر جايگاه خوبي قرار دارد به نحوي كه سال گذشته ‪ ۱۲/۵درصد رشد اقتصادي داشته است.... اقتصام / ‪/ ۱۵۵۸ / ۱۶۰۱


آهارونیان در بخشی از این مصاحبه که از شبکه های سیما نیز پخش شد، با گفتن دروغهای فاحش، کارشناسان مسایل ارمنستان را متحیر کرده است. وی جمعیت ارمنستان را 3.5 میلیون نفر دانسته و قدرت اقتصادی آنرا در میان کشورهای مشترک المنافع 12.5 درصد تخمین زده است.
غیره واقعی بودن این ارقام وقتی اشکار می شود که بدانیم مجله اکونومیست در یکی از شماره های اخیر خود رشد اقتصادی ارمنستان را پایینترین رتبه در میان کشورهای مشترک المنافع دانسته بود: چیزی در حدود 2.1 درصد. این رقم کجا و رقم کذائی آقای آهارونیان کجا!
این درحالی است که جمعیت ارمنستان مطابق نتایج سرشماری رسمی سال 2001، بالغ بر 2.992.000 نفر ذکر شده است که البته با توجه به استراتژیک بودن جمعیت برای این کشور در حال جنگ، مملو از شائبه های سیاسی است. بهتر است بدانیم که مورخین ارامنه را با عنوان صهیونیستهای جهان مسیحیت معرفی می کنند. چرا که داشناکهای ارمنی همانند صهیونیستهای یهودی در تلاشند تا جمعیت پراکنده شده و روبه زوال ارمنی را در جمهوری ارمنستان به عنوان ارض موعود ارامنه جمع کنند!
جمعیت ارمنستان طی سالهای اخیر بدلیل حاکمیت نظام افرطی، جنگ طلب و مستبد داشناکها از یکسو و همچنین فقر، بیکاری و نا امنی از سوی دیگر مدام در حال کاهش بوده است. تذکر این نکته نیز لازم است که به دلیل تشدید بی بندوباری جنسی و حتی رواج وسیع انحرافات اخلاقی، نرخ موالید در ارمنستان قادر به افزایش جمعیت نیست و جمعیت این کشور همچون روسیه سال به سال کمتر می شود.درواقع جمعیت ارامنه در کل جهان در حال کاهش است و در ایران نیز برخلاف ادعاهای ارامنه، به چیزی نزدیک به 45 هزار نفر رسیده است.
کسانی که به ایروان (یعنی اولین و آخرین شهر مهم ارمنستان) سفر کرده اند بخوبی قادر به تشخیص عمق فقر و بی بندوباری جنسی در این کشورند.
از نظر اقتصادی شهر در مرحله نابودی است. ساخت وسازهای جدید محسوس نیستند. اکثریت بناها و راههای مهم ایروان در دوران شوروی ساخته شده است. بسیاری از آنها فرسوده شده اند.
تعداد بناهائی که به دستور کمونیستها،علیه تورکها ساخته شده بسیاری قابل توجه است.دو بنای مهم یادمان کشتار(ادعائی)ارامنه درعثمانی یکی در ایروان و دیگری در سرداراباد همه محصول دوران شوراها است. اساسا به نظر می رسد که روسهای کمونیست در تشویق ارامنه به اتخاذ سیاستهای آنتی تورک مهمترین نقش را ایفا کرده اند. حتی تظاهرات24 آوریل نیز اختراع مسکو است. این تظاهرات از سال 1965 درایروان شروع شد و همه ساله تحت شعار محکومیت امپریالیسم و کاپیتالیسم، با حمایت و مدیریت کمونیستها برگزار گردید.
اما حیرت انگیز اینکه بدانید که ارامنه در حال حاضر بدون کالاهای تورک و حتی موسیقی تورکی و آذربایجانی قادر به زندگی نیستند.
ایروان تنها یک جای دیدنی دارد و آنهم خیابانهای اطراف اوپرای ایروان است، همین وبس. شهرهای دیگر اوضاع بدتری دارند. شما با ورد به این شهرها خواهید پنداشت که زمان متوقف شده و در دوران قرون وسطی هستید. شهر توریستی جرموک اندکی وضع بهتری دارد. همچنین در شهر ییلاقی آشتاراک یک شهرک کوچک توسط شرکتهای ارمنی- آمریکائی ساخته شده است. زندگی کردن در این شهرک کوچک (که هزاران نمونه از آنها در ترکیه و در سواحل دریای مدیرترانه و یا سیاه ساخته شده اند) رویای ارامنه است.
اگر یک توریست نا آگاه، بعد از غروب به محوطه کلیسای تازه تاسیس گریگوری مقدس و یا تپه تفریحی کاسکات برود و از خطرات احتمالی گروههای مافیائی درامان بماند شاهد مناظر رقت انگیزو شرم اوری از بی بندوباری اخلاقی جوانان دختر و پسری خواهد شد که به دلیل ناتوانی در پرداخت هزینه کلوپها و سینماهای جنسی، به فضاهای باز پناه برده اند در آنجا یا مشغول خودفروشی هستند و یا غرق در منجلاب اعتیاد و الکل و قمار!
نمونه های مشابه این قبیل انحرافات و بی بندوباریهای اخلاقی را می توان با مراجعه به محلات ارمنی نشین تهران در اطراف پارک دانشجو، ده متری ارامنه، پل کریمخان و اطراف باشگاه وسیع، محصور و مشکوک آرارات ملاحظه کرد و تاسف خورد.
درجامعه ارمنستان بیکاری دیوانه کننده ای مستولی است و داشناکهای حاکم هر صدای مخالفی را با رگبارگلوله پاسخ می دهند.در چنین کشوری هرگز نمی توان از اقتصاد، هنر، ادبیات، فلسفه و روزنامه نگاری آزاد و بالنده سراغ گرفت.
کشتار تکان دهنده رییس مجلس، نخست وزیر، وزیر خارجه و نمایندگان مجلس ارمنستان در 27 اکتبر 1999میلادی، در داخل صحن مجلس ملی که مخالف سیاستهای اشغالگرایانه کوچاریان در قره باغ بودند خود بسهولت اثبات کننده این امر است که آپارات حکومتی ایروان متشکل از گروهی تروریست افراطی می باشند که برای رسیدن به اهداف خود حاضر به ارتکاب هر جنایتی می باشند.اگر از ارامنه بپرسید که نائیری هونانیان قاتل این همه انسان اکنون کجاست؟! سر تکان می دهند و با تاسف می گویند که در حال حاضر در دفتر ریاست جمهوری مقام ویژه ای دارد!
همین عوامل سبب شده تا بیش از دو میلیون ارمنی در روسیه زندگی کنند. به نظر می رسد که دست کم یک میلیون نفر از این جمعیت مهاجر در حال حاضر از جانب دولت ایروان، جزء امار رسمی جمعیت ارمنستان محسوب میشود. حضور مهاجران ارمنی در روسیه به حدی جدی است که چندی پیش ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در سفرش به ارمنستان به طنز گفته بود: من نیز رییس جمهور نیمی از ارامنه هستم!
اگر وضعیت ارمنستان چنین باشد بی تردید وضعیت مناطق اشغالی قره باغ صد بار بدتر خواهد بود.اساسا قره باغ در ویرانی کامل است. شهرهای اشغالی به حال خود رها شده اند و همه تلاشهای تشویقی دولت در اهدای هزاران مترمربع زمین به پیمانکاران برای ساخت وساز بی نتیجه مانده است. همه از قره باغ فرار میکنند. اما این منطقه اشغالی در حال حاضر تبدیل به بهشت فعالیتهای مافیائی شده است. در این ناحیه درگیری میان گروههای رقیب سیاسی و مافیائی امری عادی است.ازغوکاسیان سرکرده حکومت مبتذل قره باغ گرفته تا معلم بی بضاعتی که به نان شب محتاج است همه در معرض ترور قرار دارند.
ارامنه بارها کوشیده اند تا از شرکتهای خارجی برای سرمایه گذاری در این منطقه دعوت کنند اما عملا این طرح با شکست روبرو شده و جز معدودی از ارامنه داشناک خارجی اقدام به چنین سرمایه گذاریهایی نکرده اند. یکی از این سرمایه گذاران آقای آهارونیان است که در مورد وی در جای خود توضیحات بیشتری خواهیم داد.
توجه به این امر لازم است که هنوز ارامنه قادر به بازسازی ویرانیهای زلزله قدرتمند و مهلک سال 1988 در شهرهای اسپیتاک و گیومری نشده اند. در چنین وضعی آنان چگونه قره باغ را آباد خواهند کرد؟!
ارامنه حتی به سقف خانه ها، چراغهای راهنمائی خیابانها و درختان پارکها و جنگلها نیز رحم نکرده اند. آنها در قره باغ ضرب المثلی دارند:
هر چیز قابل انتقال را می توان فروخت و هر چیز غیر قابل انتقال را می بایست تصرف کرد!
اما برگردیم به اقای آهارونیان رییس اتاق مشترک ایران و ارمنستان وحکایت مختصری از زندگی وی:

لئون آهارونیان کیست؟!
خانواده آهارونیان نخست مقیم شهركراسنودار روسيه بودند.
بدنبال حاکمیت بلشويكها در روسیه و اجرای سیاستهای سخت گیرانه علیه کسانی که مایل به پذیرش تابعیت شوروی نبودند این خانواده ارمنی در سال 1930 به ایران مهاجرت کرد و در روستای هفتوان سلماس ساکن شد. در آن روزگار شهر سلماس، مجروح از جنایتهای خونین ارامنه و اکراد علیه آذربایجانیها بود. بر اساس اظهارات وقایع نویسان متعدد، در این نسل کشی های بیرحمانه صدها هزار نفر از تورکها کشته شدند.
نابسامانی اوضاع منطقه باعث شد تا این خانواده در سال ۱۹۳۷ ميلادي به تهران مهاجرت کند.
پدر خانواده حدود 50 سال قبل كار خود را با تاسيس فروشگاه مواد غذايی آندره، در خيابان وليعصر- بالاتر از چهار راه امير اكرم، شروع كرد. این امر بعدها سبب شد تا شرکت توليد فرآورده هاي گوشتي آندره تاسیس شود. اکنون کارخانه این شرکت در زمينی بمساحت 22000 متر مربع در كمال شهر كرج فعال شده و مجهز به سيستم های مكانيزه توليد، پخت و بسته بندی اتوماتيك گرديده است. این شرکت در حال حاضر تحت نظر لئون آهارونیان اداره می شود.
اما اقای آهارونیان مدیر عامل شرکت حمل و نقل بین المللی موسوم به «ستی» است که در زمنیه حمل محصولات طرح‌های عمرانی و قطعات سنگین و فوق سنگین توسط بوژی و تجهیزات مخصوص بار فرابری کشتیرانی و صدور بلیط هواپیما فعالیت می کند.
آهارونیان به دلیل برخورداری از رانتها و حمایتهای هر دو حکومت پهلوی و اسلامی بسیار ثروتمند شده و تبدیل به یکی از عمده ترین تامین کنندگان منابع مالی داشناکها دست کم در ایران شده است. ذکر این نکته لازم است که درایران همه مراکز دینی، ورزشی و تفریحی ارامنه توسط داشناکها اداره می شود. کوچکترین سرپیچی از فرمان سرکردگان داشناک می تواند سبب عزل مسئولین آنها، حتی در حد سراسقف ارامنه شود.
بیش از 90 درصد از کارمندان دو شرکت مذکور از ریاست خود بسیار ناراضی هستند و دست کم دوبار تا مرز اعتصاب پیش رفته اند که با توبیخ و اخراج از کارمواجه شده اند.
اما آهارونیان درآمد بادآورده شرکتهای مذکور را از ایران خارج می کند. تقویت داشناکها یکی از اساسیترین اقدامات وی در ایران و ارمنستان و حتی در شمال لبنان است.
فرزندان وی مشغول حیف و میل اموال خانوادگی در ارمنستان و آمریکا هستند. همه می دانند که دختر وی چندی پیش در ارمنستان به دلیل افراط در الکل و مواد مخدر فوت کرده است.
در چنین شرایطی مشخص نیست که چرا مسئولین جمهوری اسلامی پذیرفته اند که یک داشناک تمام عیار، ریاست اتاق مشترک بازرگانی ایران و ارمنستان را داشته باشد؟
!

Saturday, August 19, 2006

20 ساده مبارزه يولو!

تورك ملتين باشي اوجا ياشاماغين ايسته مه ين و بو ملتين استعمارين دوشونن فارس شونيستلري (فارس ملتين باشقا ميلتلردن اوستون بيلنلر) و سانتراليستلر( سياسي و اقتصادي گوجو تهران دا و فارس- مركزي يئرلرده محدودلاشديرماق ايسته ين لر) يوز ايله ياخين دير كي ايراندا بيز توركلرين كيمليك و وارليغيني آرادان آپارماق ايسته يبر لر. بو يولدا اؤزلليكله بيزيم ديل ، مدنيت و تاريخيميزي هدف توتوبلار. اونلار فرهنگي استعمارلا بيزيم ملتين سياسي واقتصادي استعمارين يولون آچماق ايسته ييرلر. ديلي اليندن آلينميش تحقير اولونان بير ملت ، دوشونوب ياراتماق و انكشاف وسيله سيندن محروم قالاراق اؤزونه گووه نه بيلمز. بو ملت استعمار اولماغا آماده دير. اونا گؤره ده شونيسمين فرهنگي ، سياسي و اقتصادي استعمارينا قارشي مبارزه آپارماق يولو ايسه فرهنگي مبارزه دن باشلانير. بيزيم ايلكين مبارزه يولوموز اؤز حقيقي كيمليگيميزه قاييديب اؤز وارليغيميزي منيمسه مك دير. بيزيم ملت استتثماردان قورتولماق اوچون اؤزگه لردن آسلانمادان اؤز آياغي اوستونده دورماغي باشارمالي دير. بو مبارزه هم چتين دير هم ده راحات! بير ملتين ملي شعورو آرتسا او ميلتي استعمارائله مك راحات دئيل . آز هزينه لر له ميلتيميزين ملي شعورون يوكسلده بيلريك. مبارزه نين تكجه يولو اسلحه اله آلماق يا اسلحه قاباغيندا دورماق دئيل . وورغولانماغي فايدالي اولان تانيديغيميز ساده يوللار دا وار:

1. اوشاقلاريميزي توركجه دانيشديراق. اونلارا توركجه نه قدر زنگين ، گوجلو و كؤكلو بير ديل اولدوغون آنلاتمالييق.
2. توركجه اوخويوب يازماغي اؤگرنك . توركجه گله جك نئچه ايلده گونئي آذربايجاندا ( ايران سياسي سرحدلرينده يئرله شن آذربايجان توپراقلاري) رسمي ديل قبول اولاراق مكتبلره گيرمگه شانسي وار.او گون سواد سيز ساييلماماغيميزا گؤره ايندي دن توركجه ده تحصيل آلماغا باشلامالييق. اوشاقلاريميزا دا توركجه اوخويوب يازماغي اؤگردك. بير درين باخيشلا اؤيرنه ريك كي اوشاقلاريميز اوچون آنا ديلده سواد ، انگليس ديلينده سواد دان داها آرتيق اهميتلي دير.
3. اوشاقلاريميزا ، ايش يئرلريميزه توركجه آد سئچك.
4. ايران و دونيا توركلري و آذربايجانين دوزگون جغرافيا و تاريخين اؤيره نك.
5. تهراندا و باشقا ايكي ديللي شهرلرده ؛ تانيماديغيميز مخاطبلريميزله دانيشيقلاريميزي توركجه ايله باشلاياق. تورك اولماديقلارين اؤگرنديكدن سونرا دانيشيقلاريميزي فارسجا يا چئوره بيله ريك.
6. تانيشلاريميزين گوروشونه گئدركن ، بير آذربايجان موسيقي سي كاست يا سي دي ، توركجه بير فيلم، توركجه بير كيتاب يا كيمليك ،ديل ، تاريخ و يا مدنيتيميزي تانيتديران بير يازي تحفه آپاراق.
7. ايران دا توركجه نين محدودلاشما و ياساقلانما نتيجه سينده ديليميزه گيرن يابانجي سؤزجوكلر يئرينه توركجه سؤزجوك لري ايشله دك.
8. توركجه كنسرتلرده ، آذربايجان ملي مناسبتلري اوچون قورولموش تؤرن لر ده فعال شكيلده اشتراك آپارمالييق . اؤز دوست و قوهوملاريميزي دا اؤزوموزله آپاراق.
9. غير فارس ملتلره تعريف اولونان جوكلاري ( توركو ، عربي ، رشتي و....) قيناييب و اونلاردان اوزاق گزمه لييك.
10. آلديغيميز جنسلرده آذربايجان يا سرمايه سي آذربايجانلي شيركتلرين استحصالي اولان ماللارا اوستونلوك وئرمه لييك.
11. ايلك اولاراق فضولي ، واحد و شهرياري تانيمالييق سونرا حافظ ، سعدي و شكسپيري. ايران اؤلكه سينين وئرگي و گلير قايناقلاريندان بؤيوك بير حصه فارس ديل و مدنيتين انكشافينا خرج اولور. بيز ايسه اؤز واخت ، انرژي و پولوموزو اؤز مظلوم و يئيه سيز ديليميزه خرجله مه لييك.
12. ماشينيميزدا ، قوناقليقلاريميزدا و عمومي يئرلرده تكجه توركجه موسيقي دن استفاده ائتمه لييك. ايلك اولاراق اؤز موسيقيميزي اؤيره نيب اؤيره تمه لييك. دونيانين ان زنگين موسيقي لريندن بيري بيزيمكيدير. فارس موسيقي سينه حورمت بسله مه لييك اما بو زماندا فارس موسيقيسين ياييب يا اؤيرنمك، شونيسمين منفعت و هدفلري جهتده حركت ائله مك دير.
13. آذربايجان اداره سي و اؤلكه قانونلاري ، آذربايجانلينين نفعينه اولماديغي اينديكي زماندا آذربايجان بؤلگه سينده ، تورك اولمايان لارا يئر وشيركت لريميزن سهامين ساتماياق . اوجوزا ساتاق اؤزموزه ساتاق. آذربايجانين آذربايجاندان خارج بير چوخلو سرمايه سي تهران اسارتينده اولاركن ، صاباح ماليميزي توپراغيميزي ادعا ائدن سرمايه دارلارين سرمايه لرينه احتياجيميز يوخدور!
14. سرمايه دار لاريميزي ، چتينليكلره دؤزه رك ، آذربايجاندا سرمايه قويماغا تشويق ائتمه لييك. آذربايجانين پارلاق گله جگين و اقتصادي پتانسيللرين اونلارا گؤستر مه لييك. بلكه سرمايه لريميزين بير قسمين تهرانين اسارتيندن قورتارابيلك.
15. تورك اولمايان توريستلر قاباغيندا قوناق سئور اولمالييق اما اؤز كولتور و مدنيتيميزي بئش پارايا ساتاراق اونلارين فرهنگرينه وورولماياق . توريستلرين فرهنگلرينين منفي شئي لرين آلماق يئرينه ، اؤز فرهنگيميزين مثبت لرين اونلارا گؤستر مه لييك.
16. اؤز كيمليگيميزي تانيتديراندا دئه يك من توركم و ديليم توركو دور. دئمه يك آذري ام يا ديليم آذري دير . اؤز دوغوم يئر يا جغرافيايي كؤكوموزو آنلاتاراق دئيه ك : آذربايجانلي يام.
17. اولدوقجا سانتراليست سراسري گونده ليكلري و قزئتلري آلماييب و آذربايجان سئور نشريه لري حمايت ائدك.
18. سراسري و شونيست تشكيلاتلاردا اشتراك آپارماييب و اونلاردان حمايت ائتمه يك. تورك ملتين دردين قانيب ، بو ملت و آذربايجانين مسئله لرين حلين دوشونن آدام و تشكيلاتلاردان حمايت ائتمه لييك.
19. دوزگون توركجه يازماق باشارماساق دا آنجاق تبريك و توي كارتلاريميزي ، آراميزدا يازيلان اس ام اس لر يا اي-مئيل لري يالنيز توركجه ده يازاق.
20. زنجان ، اردبيل ، تبريز ، اروميه ، باكو ، نخجوان ، گنجه و... هاميسي آذربايجانين شهرلري ديرلر. تحميلي سيستملر نتيجه سينده بو شهرلر آراسيندا يارانان كيچيك فرهنگي اختلافلارا باخماياراق بو شهرلرين نفوسو هامي توركدور. اؤزايچيميزده اولان آچيق و معنوي دستكلريميزله شونيسمين تفرقه سياستين نتيجه سيز قوياق. بيزيم داياز اختلافلاريميز ، بيزه قارشي شونيسمين درين نفرتينين قاباغيندا گؤز اؤروتولمه لي دير. بيزيم هره ميز ، بير بيريميزين گوجله نمه سينه فايدالي اولان بؤيوك پتانسيللريميز وار.

بو يازيني اوخويوب ،تانديغيميز آداملار آراسيندا داغيداليم. اوخويوب دوشونه ليم. دوشونجه لريميزي ايسه اوتانمادان چكينمه دن كاغذ اوستونه گتيرك. انسانين هر بير دوشونجه سي دگرلي دير.

سني ياشاداجاييق آذربايجان

نسخه اي با 20 دستور ساده!

نزديك صد سال است كه شونيسم فارس (انديشه اي كه ملت فارس را از ديگر ملتها برتر مي انگارند) و مركزگرايان ( كساني كه مي خواهند قدرت سياسي و اقتصادي را در تهران و مناطق مركزي- فارس محدود سازند) در حال نابودي هويت و هستي فرهنگي ما توركها در ايران هستند چراكه آنها سربلندي ملت تورك را تحمل نكرده و قصد استعمار اين ملت را دارند. در اين راه بطور عمده زبان ، فرهنگ و تاريخ ما را هدف گرفته اند. آنها با استعمار فرهنگي ملت ما قصد هموار نمودن شرايط استعمار اقتصادي و سياسي را داشته اند. ملتي كه زبانش را بگيرند و تحقيرش كنند از وسيله تفكر ، خلاقيت و پيشرفت محروم شده و اعتماد به نفس خود را از دست مي دهد. چنين ملتي آماده استعمار شدن است. بنابراين مبارزه عليه استعمار فرهنگي ، اقتصادي و سياسي شونيسم نيز با مبارزه فرهنگي آغاز مي گردد. راه و مرحله اوليه مبارزه بازگشت به هويت واقعي خود و محافظت از هستي معنوي و فرهنگيمان مي باشد. ملت ما براي رهايي از استثمار بايد ياد بگيرد كه بدون وابستگي به ديگران بر روي پاي خود بايستد. چنين مبارزه اي هم سخت است و هم آسان! با افزايش شعور ملي يك ملت استعمار آن ملت به آساني مقدور نمي گردد. با صرف هزينه هاي كم مي توانيم شعور ملي ملتمان را افزايش دهيم. راه مبارزه تنها اسلحه به دست گرفتن و يا مقابل اسلحه ايستادن نيست. راههاي ساده ديگري نيز هست كه تكرارشان خالي از فايده نيست:

1. با فرزندان خود توركي صحبت كنيم . به آنها بگوييم كه زبان توركي چه زبان غني ، قوي و ريشه داري است .
2. خواندن و نوشتن به زبان توركي را ياد بگيريم. زبان توركي چند سال آينده شانس اين را دارد كه به عنوان زباني رسمي در آذربايجان جنوبي ( قسمتي از سرزمين آذربايجان كه در محدوده مرزهاي سياسي كشور ايران قرار دارد) پذيرفته شده و در مدارس آموزش داده شود. براي اينكه در آنروز بي سواد محسوب نشويم از همين حالا بايد سواد آموزي به زبان توركي را شروع كنيم. به كودكان خود نيز خواندن و نوشتن به زبان توركي را آموزش دهيم. با نگرشي عميق تر متوجه مي شويم كه سواد زبان مادري براي فرزندانمان بسيار مهمتر از سواد زبان انگليسي است.
3. براي كودكان و محل كار خود اسامي توركي انتخاب كنيم.
4. جغرافيا و تاريخ واقعي آذربايجان و توركهاي ايران و دنيا را فرا بگيريم.
5. در تهران و شهرهاي دو زبانه ديگر ، مكالمات خود با مخاطبين نا آشنا را با توركي آغاز كنيم ، مگر اينكه از تورك نبودن مخاطب مطمئن باشيم.
6. هنگام ملاقات آشنايان ، يك كاست يا سي دي موسيقي آذربايجاني، يك فيلم آذربايجاني ، يك كتاب توركي يا در مورد هويت ، زبان ، تاريخ و يا فرهنگمان يك نوشته هديه ببريم.
7. به جاي كلمات وارداتي غير توركي كه در نتيجه ممنوعيت و محدوديتهاي زبان توركي در ايران وارد زبانمان شده اند ، از كلمات توركي استفاده كنيم .
8. در كنسرتها و برنامه هايي كه در مناسبتهايي ملي آذربايجان برگزار مي شود ، فعالانه شركت كرده و دوستان و فاميلهاي خود را نيز همراه ببريم.
9. جوكهايي را كه عليه ملتهاي غير فارس روايت مي شود ( توركي ، رشتي ، عرب...) سرزنش نموده و در نقل و روايت آنها شركت نكنيم.
10. در خريد كالاهاي مورد نياز به اجناس ساخت آذربايجان ، يا ساخت شركتهايي با سرمايه آذربايجاني اولويت بدهيم.
11. ما بايد اول فضولي و واحد و شهريار را بشناسيم بعد حافظ و سعدي و شكسپير را. سرمايه هاي فراواني از مالياتها و سرمايه هاي كشور ايران صرف رشد زبان و فرهنگ فارسي مي شود ما هم بايد زمان، انرژي و پول خود را صرف فرهنگ و زبان بي صاحب و مظلوم خود بكنيم.
12. در ماشينها و مهماني ها و محلهاي عمومي فقط از موسيقي توركي استفاده كنيم . ابتدا به آموزش موسيقي خود همت بگماريم. ما صاحب يكي از غني ترين موسيقي هاي جهان هستيم. البته موسيقي فارسي نيز قابل احترام مي باشد اما در وضعيت كنوني پخش و فراگيري موسيقي فارسي حركت در جهت منافع و اهداف شونيسم است.
13. در موقعيت فعلي كه مديريت آذربايجان و قوانين كشور به نفع آذربايجاني نيست ، در منطقه آذربايجان به غير توركها زمين و سهام شركتهايمان را نفروشيم. ارزان بفروشيم ، به خودمان بفروشيم. در حاليكه انبوهي از سرمايه هاي كوچ كرده آذربايجان در خارج از آذربايجان اسير تهران (مركز) شده است ، ما احتياجي به سرمايه سرمايه گذاراني نيستيم كه فردا ادعاي دارايي و زمينهاي ما را خواهند كرد.
14. سرمايه دار هاي خود را تشويق كنيم كه با تحمل سختي ها ، در آذربايجان سرمايه گذاري كنند. آينده روشن و پتانسيلهاي اقتصادي آذربايجان را به آنها نشان دهيم. شايد قسمتي از سرمايه اسير خود را ازدست تهران را نجات دهيم.
15. در مقابل توريستهاي غير تورك مهمان نواز باشيم اما فرهنگ و مدنيت خود را فداي چند سكه نكنيم و مسخ فرهنگ آنها نشويم. به جاي كسب نكات منفي فرهنگ توريستها ، ما مي توانيم نكات مثبت فرهنگ خود را به آنها نمايش دهيم.
16. در معرفي هويت خود نگوييم من آذري هستم يا زبانم آذري است بلكه همانند پدران و مادران خود بگوييم من توركم و زبانم توركي است. در معرفي محل تولد و يا سرزمين اجدادي خود بگوييم من آذربايجاني هستم.
17. حتي المقدور از خريد نشريات سراسري مركزگرا خودداري كرده و از نشريات دوست آذربايجان حمايت كنيم.
18. در تشكيلات و احزاب سراسري مركز گرا شركت نكرده و از اين احزاب حمايت نكنيم. از افراد و احزابي حمايت كنيم كه درد ملت تورك را درك كرده و در فكر حل مشكلات اين ملت و آذربايجان باشند.
19. كارتهاي تبريك و عروسي خود ، اس ام اس ها و اي-ميل هاي ما بين خود را به زبان توركي بنويسيم ، حتي اگر بلد نباشيم كه به زبان توركي صحيح بنويسيم .
20. زنجان ، اردبيل ، تبريز ، اروميه ، باكو ، نخجوان ، گنجه و... همگي شهرهاي آذربايجان اند . اگر چه سيستمهاي تحميلي باعث تفاوتهاي فرهنگي اندكي بين اين شهرها شده است اما اهالي همه اين شهرها تورك هستند. با حمايت علني و معنوي از همديگرسياست تفرقه اندازي شونيسم را نقش بر آب كنيم. تفاوت سطحي ما در مقابل كينه عميق شونيسم نسبت به همه ما ناچيز است.هركدام براي كمك و تقويت يكديگر پتانسيل هاي زيادي داريم.

اين نسخه را به دوستان خود نيز بدهيد و در فكر راه حلهاي جديد تر و مؤثر تر نيز باشيد. بخوانيم و بيانديشيم. نتايج تفكرات خود را بدون ترس و خجالت بر روي كاغذ بياوريم. هر انديشه انساني ارزشمند است.

سني ياشاداجاييق آذربايجان

Wednesday, August 09, 2006

نقض حقوق ترکهای ایران براساس آیات قرآن کریم و موازین اسلام











حسن صفری
نقض حقوق ترکهای ایران براساس آیات قرآن کریم و موازین اسلام

قبل از اشاره به وضعیت حقوقی ترک های ایران و آذربایجان در ایران، بهتر است مختصراً نظری به شمار جمعیت و محل سکونت آنها بیافکنیم. صرف نظر از اینکه ترکهای ساکن آذربایجان و ایران بومی بوده و حتی بنا بر شواهد و دلایل تاریخی و آرکئولوژیک معتبر، قبل از ورود اقوام هند و اروپائی و فارس به منطقه، در نقاط مختلف آذربایجان و ایران فعلی حضور داشته اند، اما بدلیل اینکه مبحث مذکور مربوط به بررسی وضعیت نقض حقوق ترکها در ایران می باشد، لذا از ذکر دلایل و شواهد مربوطه صرف نظر کرده و اصلاً فرض می کنیم که ترکها یعنی تقریباً نیمی از جمعیت ایران در دوره رضا خان و یک روز قبل از کودتای رضاخانی، در عرض چند ثانیه یک دفعه ترک شدند. دیگر چی؟ آیا بالاخره این ترکها انسان هستند یا نه؟ آیا آنها بعنوان مخلوقات خداوند، بعنوان بشر از حقوق الهی و انسانی برخوردار هستند یا نه؟
اما باید خاطر نشان ساخت که خود نژادپرستان و استعمارگران پارسی و مزدوران آریائی پرست آنها هم، در مورد مذکور بالاخره مجبور به اعتراف حقایق شده اند. سید احمد كسروی سالها پس از طرح و تبلیغ نظریه های دروغین خود در رابطه با گویا آذری و فارسزبان بودن ترکهای ایران و آذربایجان در آخر احساس پشیمانی و ندامت نموده و در مقاله ای تحت عنوان«الغة التركیة فی ایران» مجبور به اعتراف حقایق شده است. وی در آنجا به صراحت بیان می كند، كه "اكثریت اهالی ایران ترك است، تركزبانان ایران فرزندان تركان باستانند، تركی در ایران زبانی سراسریست و تركی بر فارسی برتری دارد."1
"محمد رضا شعار هم كه خود مخالف زبان تركی در ایران بود در كتاب خود تحت عنوان ”بحثی درباره زبان آذری“ می نویسد كه از 22 میلیون (آنموقع جمعیت ایران 22 میلیون بود) جمعیت ایران یقیناً بیش از نصفش تركزبان (ترک) می باشند."2
اما از زمان کودتای رضاخانی و قبضه حاکمیت توسط وی در سال 1925، در کشور روند آسیمیلاسیون و هضم ترک ها و دیگر ملل و اقوام، با وحشیانه ترین و غیر انسانی ترین روشها شروع شد و تا حال حاضر، صرف نظر از ایجاد نظامها و جوامع مدنی در جهان، تداوم می یابد. در طول بیش از هشتاد سال میلیون ها ترک و دیگر ملل و اقوام ساکن در کشور، در نتیجه روند آسیمیلاسیون و فارس سازی اشاره شده، که برخلاف اوامر الهی و موازین حقوق بشر می باشد، زبان و فرهنگ خود را از دست داده و آسیمیله شده اند. اما علیرغم آسیمیلاسیون میلیونها ترک باز هم تركها در ایران اكثریت اهالی را تشكیل می دهند.
چنانکه "بر اساس اطلاعات منتشره از طرف سازمان ملل در سال 1998 جمعیت ایران 000 758 65 نفر می باشد كه به 69 زبان صحبت می كنند. از اینها 5/23 میلیون نفر بزبان تركی آذربایجانی، 22 میلیون نفر به فارسی، 28/4 میلیون نفر به لری، 25/3 میلیون نفر به كردی، 2 میلیون نفر به تركی تركمنی، 2 میلیون نفر به تركی قشقائی، 5/1 میلیون نفر به تركی خراسانی، 2/1 میلیون نفر به عربی صحبت می كنند.
بر اساس آمار منتشره مذکور از طرف سازمان ملل، آمار تركان آذربایجانی، تركمن، قشقائی، خراسانی، خلج، قزاق، سنقر و ابیورد در ایران در سال 1998 جمعاً 5/29 میلیون نفر بود كه امروزه به بیش از 30 میلیون نفر می رسد."3 بدینصورت بر اساس اسناد معتبر تاریخی، آمارهای رسمی و حتی اعتراف های خود پان فارسیست ها، ایران از قدیم الایام كشوری تركزبان بوده و امروزه هم ترك ها در این كشور در حال اكثریت می باشند. اما همانطور که اشاره نمودیم، فرض کنیم ترک ها با وجود آسیمیلاسیون غیر انسانی هشتاد ساله که باز هم اکثریت اهالی کشور را تشکیل می دهند شمار جمعیتشان نه 30 میلیون بلکه اصلاً 10 میلیون می باشد و مثلاً براساس معجزه الهی در عرض یک روز و برفرض قبل از کودتای رضاخانی ترک گردیدند. آیا مثلاً این 10 میلیون ترک، بشر و مخلوق خداوند نیستند که بعنوان بشر از حقوق طبیعی و انسانی برخوردار باشند؟!
با وجود بیش از هشتاد سال ظلم و ستم ملی و سیاست خشن استعماری، اگر جبران خسارتی هم در کار نباشد، باز با منظره ای روبرو هستیم که موازین الهی (که بر عدالت تأکید می نماید)، منطق انسانی و نیز موازین بین المللی بر رسمیت زبان ترکی لااقل همراه با زبان فارسی حکم می نماید. اما متأسفانه با وجود درخواستهای مکرر از طرف ملت آذربایجان، هیچ اهمیتی در جهت احقاق حقوق تقریباً نیمی از مردم کشور داده نمی شود.
در این مبحث در نظر داریم مسئله مذکور را براساس اوامر خداوند در قرآن کریم و موازین اسلام مورد بررسی قرار دهیم. همانطور که اشاره شد، بارزترین سیاستی که ترکها با پلیدترین و غیر انسانی ترین اهداف شوونیستی از طرف دولت ایران هم در دوره پهلوی و هم در حال حاضر در جمهوری اسلامی در معرض آن قرار گرفته اند، سیاست آسیمیلاسیون و هضم ترکها و یا بعبارت دیگر، یکسان سازی ملی به بهای محو و نسل کشی معنوی ملتها و اقوامی می باشد که با اراده خداوند آفریده شده اند. چنانکه خداوند در قرآن کریم در آیه 13 سوره حجرات صریحاً بر اراده خود در ایجاد اقوام و ملل اشاره کرده و می فرماید:
یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ 4
«همانا ای مردم ما شما را از نر و ماده آفریدیم و شما را در ملل و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. برترین شما پرهیزکارترین شماست.»
بدینصورت براساس آیات قرآنی وجود تنوع زبانی و نژادی، نشانگر اراده و خواست خداوند می باشد و طبیعتاً سیاست آسیمیلاسیون و هضم ملل که از دوره کودتای رضاخانی شروع شده و کشورمان جمهوری اسلامی ایران، قاطعانه در راستای پایداری آن حتی خون فرزندان عدالتخواه ترک را در جای جای آدربایجان چون سولدوز، تبریز، مشگین شهر، ارومیه و غیره به زمین ریخت و کلاً آذربایجان را به خاک و خون کشاند5، توسط رضا شاه بنیانگذاری گردیده است. چنانکه بتوانیم مبارزه و مخالفت با اراده و خواست خداوند با اجرای اینچنین سیاست استعماری و غیر انسان را در دوره رضا شاه که آنرا طاغوت می نامیم، توجیه نمائیم، در حال حاضر خصوصاً در قرن بیست و یکم امکان توجیه این این مسئله که خلاف اراده خداوند و غیر انسانی می باشد، برای دولتی مثل جمهوری اسلامی و رهبران کشورمان که اسلامیت را رکن اصلی حکومتی قرار داده ایم، وجود ندارد. طبیعتاً با این کارنامه، خواه ناخواه منطق بر مخالفت و مبارزه جمهوری اسلامی ایران با اراده خداوند گواهی می دهد. متأسفانه و یا خوشبختانه حتی در هیچ یک از کشورهائی که بقول خودمان غیر مسلمان و کافر شمرده می شوند به موردی که بدینصورت آشکارا مخالفت با اراده خداوند باشد، برنمی خوریم.
متأسفانه کراهت مسئله به این هم ختم نمی شود و سیاست آسیمیلاسیون در هرکجا که اجرا گردد با اهداف استعماری یکسان سازی زبانی و فرهنگی، محو زبانها و فرهنگها را همراه دارد. اما خداوند در قرآن کریم آشکارا و بطور صریح در آیه 22 سوره روم تنوع و گوناگونی زبانی و غیره را از نشانه های خود می شمارد و می فرماید:
وَمِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیاتٍ لِّلْعَالِمِینَ
«و از نشانه های او آفرینش آسمانها و زمین و گونه گونی زبانها و رنگهای شماست.»6
در اینجا هم این سؤال مطرح می گردد، آیا در حالیکه حتی کشورهایی بقول خودمان غیر اسلامی و کافر اگر در جهت حفظ و پایداری آن مواردی که خداوند صریحاً در قرآن کریم نشانه خود معرفی کرده، قوانینی را تصویب و به اجرا می گذارند، می توان اقدامات غیر اسلامی، غیر انسانی و استعمارگرانه کشورمان در جهت محو نشانه های خداوند را که بقول خودمان حافظ اسلام و قوانین الهی می باشد، توجیه کرد؟!! دیگر من حرفی ندارم. چونکه چیزی که ایان است چه حاجت به بیان است. البته این در حالیست که در سازمان یونسکو طرحی بنام لینگواپاکس موجود می باشد و هدف این طرح حمایت از زبانهای زنده دنیا بویژه آسیب پذیرترین آنهاست. کلاً در جوامع بین المللی جهت حفظ و پایداری زبانها خصوصاً زبانهائی که در معرض نابودی قرار دارند برنامه هائی در حال انجام می باشد و بنا به گفته فیلیکس مارتی رئیس کمیته بین المللی لینگواپاکس (صلح جهانی) "زبانها از گرانبهاترین گنجینه های بشریت اند."7
مسئله سوم در این موضوع که بیشتر جنبه غیر انسانی و ضد بشری دارد و متأسفانه و یا خوشبختانه خصوصاً در قرن 21 بغیر از کشور ما جمهوری اسلامی ایران در هیچ جای دنیا بچشم نمی خورد، اقداماتیست که ابعاد مختلف تبعیض چون تبعیض نژادی، تبعیض زبانی، تبعیض اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره را در بر می گیرد. از جمله این تبعیضات بطور خلاصه می توان به عدم رسمیت و عدم تدریس زبان اکثریت مردم کشور یعنی زبان ترکی در ایران، تحقیر ترکها، تعلق امکانات و ثروتهای عمومی کشور که نصف آن از آن ترکهاست به تبلیغ و گسترش زبان فارسی و فرهنگ فارسها به بهای محو و نسل کشی معنوی ترکها، انکار هستی ترکها، تحریف تاریخ آنها جهت تصاحب ثروتها، هستی مادی و معنوی آنها و به عبارت دیگر تلاش در جهت فارس سازی و محو معنوی ترک ها که نوعی نسل کشی محسوب می گردد، تغییر اسامی مناطق، شهرها، روستاها، رودخانه ها، کوه ها و حتی محلات و غیره، ممنوعیت نامگذاری مناطق ترکها بزبان ترکی8، ممنوعیت استفاده زبان ترکی در نامگذاری فرزندان ترک و ممنوعیت استفاده زبان ترکی در ادارات، مؤسسات و دیگر امورات مربوطه و ده ها مورد دیگر. همه این موارد علاوه از ارتکاب ظلم و ستم ملی و بی عدالتی، ابعاد مختلف تبعیض و نهایتاً تبعیض نژادی را شامل می گردد. حال آنکه خداوند در قرآن کریم بدفعات تبعیض نژادی و برتری براساس نژاد و زبان را رد کرده است. چنانکه در سوره حجرات آیه 13 (در بالا ذکر شد4) و دیگر سوره ها از جمله آیات 8-7 سوره انبیاء و غیره آشکارا بر عدم برتری انسانها بجهت زبان و نژاد و رنگ تأکید می نماید.
همچنین پیغمبر اکرم (ص) در حجة الوداع فرمود:" ایهاالناس ان ربکم واحداً و ان اباکم واحد، کلکم من آدم و آدم من تراب، لافضل لعربی علی عجمی بالتقوی" (یعنی ای مردم خدای همه یکی، پدر همه یکی است، همه فرزند آدم هستیم، آدم هم از خاک بوجود آمده، پس همه از خاک بوجود آمده ایم، ملاک شرافت جز تقوا چیزی نیست، عربها خیال نکنند که نژاد عرب بر عجم برتری دارد. هیچ نژادی بر هیچ نژادی فضیلت ندارد. برتری فقط و فقط به تقوا و درستی است.)9 باز پیامبر اکرم (ص) در این خصوص فرموده است: "الناس کاسنان المشط سواء" یعنی (مردم همچون دانه های شانه با یکدیگر برابرند.)10
در عین حال اجرای سیاست تحقیر ازکلیه رسانه های گروهی و ارگانهای رسمی دولت ایران برعلیه ترکها، علاوه از جنبه غیر انسانی بودن، مغایرت و تضاد اقدامات مذکور با موازین حقوق بشر و حتی عرف وعادت و بلاخص با اوامر خداوند می باشد. چنانکه خداوند در قرآن کریم در آیه 11 سوره حجرات در خصوص منع آن می فرماید:
"یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یكُونُوا خَیراً مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یكُنَّ خَیراً مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ"11 (اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! نباید گروهى از مردان شما گروه دیگر را مسخره كنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند; و نه زنانى زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند; و یكدیگر را مورد طعن و عیبجویى قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یكدیگر را یاد نكنید، بسیار بد است كه بر كسى پس از ایمان نام كفرآمیز بگذارید; و آنها كه توبه نكنند، ظالم و ستمگرند!) بله گرچه اشاره به این مسئله دردآور است اما متأسفانه باید اعتراف کرد که این سیاست غیر انسانی توسط ارگانهای رسمی کشوری12 به اجرا در می آید که سیستم و نظام آن جمهوری "اسلامی" نامیده می شود.
یکی دیگر از جنبه های ماهیت مسئله جنبه بی عدالتی آن می باشد که به بیان ساده و بطور خلاصه می توان گفت که شامل مجموعه اقدامات غیر انسانی و ظلم و ستم به ملت آذربایجان و کلاً ترکهای ایران، محروم نمودن آنها از ابتدائی ترین حقوق انسانی و طبیعی و هر گونه اقدامات نژادپرستانه برعلیه ترکها در ایران را شامل می گردد که در نهایت هدف تصاحب هستی مادی و معنوی ترکها توسط فارسها و یا قربانی هستی مادی و معنوی ملت ترک بنفع ملت فارس را دنبال می کند. اما علاوه از جنبه های مختلف مسئله که ذکر شد، جنبه بی عدالتی مسئله هم کلاً برخلاف قوانین و اوامر الهی می باشد. بطوریکه خداوند صریحاً در جای- جای قرآن کریم به عدالت دعوت و از بی عدالتی نهی کرده و حتی در آیه 25 سوره حدید می فرماید:
"لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیعْلَمَ اللَّهُ مَن ینصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِی عَزِیزٌ "13 (ما پیامبران را با دلایل روشن فرستادیم و همراه کتاب و مقیاس و وسیله اندازه گیری فرستادیم تا مردم بر میزان عدالت عمل کنند. آهن فرستادیم که فلزی محکم و با صلابت است و منافعی برای حیات بشر در بردارد. علت دیگر فرستادن پیغمبران این است که آمدن آنها وسیله امتحانی باشد و معلوم و روشن شود که چه کسی به یاری حق و اهل حق می شتابد و چه کسی نمی شتابد. خداوند نیرومند و غالب است.) همانطور که از این آیه شریف صریحاً تفهیم می گردد خداوند هدف کلی ادیان آسمانی را هم برقراری موازین عدالت ذکر می نماید. حال اینکه در کشوری اسلامی وجود کمال بی عدالتی نسبت به ترکها غیر قابل توجیه بوده و دوباره مخالفت با خواست و اراده خداوند از طرف نظام اسلامی محسوب می گردد.
در آیه دیگر خداوند متعال صریحاً به انجام و رعایت عدل امر می کند. بطوریکه در قرآن کریم در آیه 90 سوره نحل می فرماید: "إِنَّ اللّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَینْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْی یعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ"14 (خداوند امر می کند به عدالت و نیکی و کمک و صله ارحام و نهی می کند از کارهای زشت و بد و ظلم. خداوند پند می دهد تا شما متذکر بشوید.)
همچنین خداوند در آیه 29 سوره اعراف بر امرش مبنی بر اجرای عدالت و رعایت به آن تأکید کرده و می فرماید: "قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَأَقِیمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ"15 (بگو: «پروردگارم امر به عدالت كرده است و توجه خویش را در هر مسجد و به هنگام عبادت به سوى او كنید! و او را بخوانید، در حالى كه دین خود را براى او خالص گردانید! و بدانید همان گونه كه در آغاز شما را آفرید- بار دیگر در رستاخیز- بازمى‏گردید!)
باز خداوند در آیه 58 سوره نساء هم صریحاً دعوت به عدالت نموده و می فرماید: "إِنَّ اللّهَ یأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَینَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمَّا یعِظُكُم بِهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ سَمِیعاً بَصِیراً"16 (خداوند به شما فرمان مى‏دهد كه امانتها را به صاحبانش بدهید! و هنگامى كه میان مردم داورى مى‏كنید، به عدالت داورى كنید! خداوند، اندرزهاى خوبى به شما مى‏دهد! خداوند، شنوا و بیناست.)
خداوند متعال حتی به عدل و عدالت آنقدر اهمیت می دهد که ایمان آوردگان را کاملاً قیام به عدالت دعوت نموده و در آیه 135 سوره نساء می فرماید: "یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَینِ وَالأَقْرَبِینَ إِن یكُنْ غَنِیاً أَوْ فَقَیراً فَاللّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَى أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیراً"17 (اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! كاملا قیام به عدالت كنید! براى خدا شهادت دهید، اگر چه (این گواهى) به زیان خود شما، یا پدر و مادر و نزدیكان شما بوده باشد! - چرا كه- اگر آنها غنى یا فقیر باشند، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمایت كند. بنابراین، از هوى و هوس پیروى نكنید; كه از حق، منحرف خواهید شد! و اگر حق را تحریف كنید، و یا از اظهار آن، اعراض نمایید، خداوند به آنچه انجام مى‏دهید، آگاه است.) همانطور که ملاحظه می فرمائید خداوند صریحاً در این آیه ایمان آورندگان را کاملاً قیام به عدالت دعوت می کند هرچند که به زیان خود، پدر و مادر و نزدیکانشان که حتی فقیر باشند تمام شود و تذکر می دهد که از هوا و هوس پیروی نکنید که از حق منحرف خواهید شد. در این آیه خداوند از هوا و هوسی نهی می کند که در جهت رفع فقر و احتیاج می تواند اتفاق افتد. البته شاید با منطق برخیها بتوان مسئله رفع فقر و زیان و احتیاج با نادیده گرفتن عدالت را توجیه نمود، اما خداوند از آن هم نهی می کند. در حالیکه هوا و هوس در خصوص مسئله بی عدالتی همه جانبه نسبت به 30 میلیون ترک آذربایجانی در ایران با هدف محو و نسل کشی معنوی آنها جهت تصاحب هستی مادی و معنوی و ثروتهای آنها می باشد و دیگر نمی توان در این مورد از آن نوع هوا و هوس صحبت کرد. چونکه آن هوا و هوس که خداوند آنرا حتی نهی نموده در جهت رفع فقر می توانست رخ بدهد و با هوا و هوسی که در مورد ترکان آذربایجان در جمهوری اسلامی ایران مرتکب می شوند زمین تا آسمان فرق دارد و این هوا و هوس یک اقدام ضد الهی و ضد انسانی می باشد.
باز خداوند متعال در آیه 8 سوره مائده قرآن کریم می فرماید: "یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ"18 (اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! همواره براى خدا قیام كنید، و از روى عدالت، گواهى دهید! دشمنى با جمعیتى، شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند! عدالت كنید، كه به پرهیزگارى نزدیكتر است! و از – معصیت- خدا بپرهیزید، كه از آنچه انجام مى‏دهید، با خبر است!) در این آیه هم خداوند حتی بر عدم ترک عدالت نسبت به جمعیتی که با دشمنی موجود می باشد تأکید می نماید. در اینصورت ترک عدالت و انجام اشد بی عدالتی نسبت به نیمی از مردم کشور (ترکها) که نیمی از تمامی ثروتهای مادی و معنوی آن می بایستی مخصوص به آنها باشد چگونه می تواند توجیه گردد؟
همچنین خداوند در سوره رحمان در آیه های 7، 8 و 9 نیز می فرماید: " وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ {7} أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ {8} وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ"19 (خدای رحمان آسمان را برافراشت و میزان را قرار داد. تا در میزان طغیان نكنید. بر پایه عدالت وزن كنید و در وزن كم نگذارید.)
در آیه های 181 و 182 سوره اعراف هم می فرماید: "وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یعْدِلُونَ {181} وَالَّذِینَ كَذَّبُواْ بِآیاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیثُ لاَ یعْلَمُونَ"20 (و از آنها كه آفریدیم، گروهى بحق هدایت مى‏كنند، و بحق اجراى عدالت مى‏نمایند. و آنها كه آیات ما را تكذیب كردند، به تدریج از جائى كه نمى‏دانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم كرد.)
خداوند متعال در عین حال در آیه های 21 و 22 سوره آل عمران می فرماید: "إِنَّ الَّذِینَ یكْفُرُونَ بِآیاتِ اللّهِ وَیقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقٍّ وَیقْتُلُونَ الِّذِینَ یأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ {21} أُولَـئِكَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ"21 (كسانى كه نسبت به آیات خدا كفر مى‏ورزند و پیامبران را بناحق مى‏كشند، و - نیز- مردمى را كه امر به عدالت مى‏كنند به قتل مى‏رسانند، و به كیفر دردناك - الهى- بشارت ده! آنها كسانى هستند كه اعمال - نیكشان، به خاطر این گناهان بزرگ- در دنیا و آخرت تباه شده، و یاور و مددكار- و شفاعت كننده‏اى - ندارند.)
همانطور که از فرمایشات خداوند در آیات سه سوره اخیر و آیه های قبلی آشکارا و بصورت صریح استنباط می گردد. خداوند ضمن بیان اینکه میزان را آفرید تا به عدالت داوری نمایند. حتی علت و هدف از فرستادن پیامبران و ادیان آسمانی را در اجرا و قیام به عدالت بیان نموده و در سوره اخیر ضمن بیان جزای کسی که پیامبران و عامران عدالت را به قتل می رسانند به کیفر دردناک الهی بشارت داده است. در واقع بدینصورت حتی مقام و منزلت آمران و دعوت کنندگان به اجرای عدالت را با مقام پیامبران یکی دانسته است. با دقت به آیات فوق و تطبیق و مقایسه بی طرفانه آنها در قیام عمومی خرداد ماه امسال ملت آذربایجان، می توان به این نتیجه رسید که، ملت عدالتخواه آذربایجان در جهت احقاق حقوق الهی و انسانی ترکهای ایران و آذربایجان و در نهایت در جهت امر به عدالت و جهت قیام به عدالت دست به اعتراضاتی زدند ولی از طرف کسانی که خواهان تداوم اجرای بی عدالتی و و استعمار در راستای برتری طلبی فارسی و نیز تداوم ظلم و ستم ملی بر ترکها بودند بطرز فجیعی بشهادت رسانده شدند. اما خداوند تمامی کسان حقیقی و حقوقی که عدالت خواهان را کشته، زخمی، دستگیر، شکنجه و زندانی22 می کردند به جزای دردناک بشارت داده است.
علاوه از قرآن و اوامر الهی، در فرمایشات پیامبر و امامان هم در رابطه با لزوم اجرای عدل و عدالت مطالب زیادی موجود می باشد. پیامبر اسلام می فرماید: "الملک یبقی معی الکفر و لایبقی مع الظلم" یعنی اگر یک جامعه عادل و متعادل باشد قابل بقا هست هرچند مردمش کافر باشند. اگر ظلم و تفاوتها و بلندیها و ناهمواریها در جامعهای پیدا شد آن جامعه باقی نمی ماند هرچند مردمش برحسب عقیده مسلمان باشند.23 تصادفی نیست که ما امروز شاهد هستیم که مثل و مانند همان اعتراضاتی که در آذربایجان، خوزستان، بلوچستان، کردستان و دیگر مناطق ایران برگزار می گردد، در کشورهایی مثل سوئیس که دارای چند زبان رسمیست، کانادا دارای دو زبان رسمیست برگزار نمی گردد و حتی افغانستان عقب مانده و بی صاحب هم بعلت رسمیت چند زبان از چنان وفاق ملی و وحدت ملی برخوردار می باشد که در ایران بعلت بی عدالتی از آن وفاق و وحدت سخنی هم نمی توان بمیان آورد. جالب است که در کشورهای مذکور و نیز دیگر کشورهائی از این قبیل، از مسائل امنیتی که در ایران بجهت تبیعض نژادی، زبانی، اقتصادی و سیاسی و نیز بجهت وجود بی عدالتی در جنبه های مختلف برای ملل و اقوام غیر فارس، موجود نمی باشد. در حالیکه هزاران سال ترکها بر ایران حکومت نموده اند و بیش از ملل دیگر خصوصاً فارسها صاحب این دیار و این کشور می باشند. راستی در طول چند هزار سال پیش، زمانی که ترکها به بهای خون میلیونها فرزندان خود این کشور را تأسیس و حفظ نمودند، این نژادپرستان فارس کجا بودند؟؟؟ حالا جهت توجیه اقدامات نژادپرستانه، غیر انسانی و استعمارگرانه خود به ترکها که دوباره جهت حفظ این مملکت در راستای حق و عدالت دست به مبارزه زده اند، مارک تجزیه طلبی زده می شود. در حالیکه واقعاً مردم از این بی عدالتی ها ناراضی می باشند و این بی عدالتی و ظلم و ستم را خصوصاً از دولتی که بر پایه اعتقاد به اسلام تأسیس یافته نمی توان با وجود اینقدر نقض اوامر و احکام الهی تحمل کرد. بدون رعایت عدالت و احقاق حقوق ملت آذربایجان و کلاً تمامی ترکهای ایران، این آتش زیر خاکستر هیچ وقت خاموش نشده بلکه هر روز بیش از پیش شعله ورتر خواهد شد و نهایت... چنانکه حضرت علی (ع) می فرماید: "ان فی العدل سعة و من ضاق علیه فالجور علیه اضیق" عدالت بیش از هر چیز دیگر گنجایش دارد که همه را راضی کند. یگانه ظرفیت وسیعی که می تواند همه را در خود جمع کند و زمینه عموم گردد عدالت است.24 پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) هم در اینزمینه می فرماید: "استووا تستوقلوبکم" یعنی معتدل و همسطح باشید و میان شما ناهمواریها و تبعیضها وجود نداشته باشد تا دلهای شما به هم نزدیک بشود و در یک سطح قرار بگیرید. یعنی اگر در کارها و موهبتها و نعمتهای خدا بین شما شکاف و فاصله افتد بین دلهای شما هم قهراً فاصله می افتد.25
البته نباید از یاد برد که " یك نفر مسلمان، از بدیهیات اولیه اندیشه‏های اسلامی اجتماعی اش، این‏ بوده كه امام و پیشوا و زعیم باید عادل باشد، قاضی باید عادل باشد، شاهد محكمه باید عادل باشد، شاهد طلاق یا رجوع باید عادل باشد، و از نظر یك مسلمان شیعی، امام جمعه و جماعت نیز باید عادل باشد. هر مسلمان‏ همواره در برابر پستهایی كه یك مقام عادل باید اشتغال كند احساس‏ مسؤولیت می‏كرده است. این جمله رسول اكرم زبانزد خاص و عام بود: «افضل الجهاد كلمة عدل عند امام جائر»"26
در مسئله اعتراضات و قیام عمومی خرداد ماه آذربایجان هم دقیقاً این مسئله حائز اهمیت بوده است. بطوریکه در مقابل تبعیضات و بی عدالتی های همه جانبه که متأسفانه حتی از طرف مقامات کشوری و مجریان قوانین اسلامی (؟؟؟) در کشور اعمال می گردد (با سند و دلایل معتبر منتشر شده از طرف خود دولت در بخشهای دیگر اشاره خواهد شد) چاره ای جز قیام وجود نداشت و ندارد. چنانکه حضرت علی (ع) ازحضرت رسول (ص) نقل می کند: فانی سمعت رسول الله (ص) یقول فی غیر موطن "لن تقدس امه لایخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متتعتع" از پیامبر بدفعات شنیدم که می گفت ملتی که حق فرودستان از فرادستان نگیرد هرگز رستگار نمی شود.27 طبیعتاً در مقابل اینهمه اقدامات ضد الهی و ضد انسانی برای هر انسان آزاده و مسلمان واقعی راهی جز قیام و اعتراض وجود ندارد و همانطور که از آیات و روایات پیامبر و امامان ملاحظه می گردد اسلام هم در این شرایط به قیام و اعتراض فرا می خواند. چنانکه "درباره تصلب علی (ع) در امر عدالت، که از نظر و تعبیری باید گفت عدالت و از نظر و تعبیر باید گفت حقوق بشر، همین بس که فلسفه پذیرفتن خلافت را بعد از عثمان، بهم خوردن عدالت اجتماعی و منقسم شدن مردم بدو طبقه سیر و سیر و گرسنه و گرسنه ذکر می کند و می فرماید: «لولا حضورالحاضر، و قیام الحجة بوجود الناصر، وما اخذالله علی العلماء ان لایقاروا علی کظة ظالم و لاسغب مظلوم، لألقیت حبلها علی غاربها، ولسقیت آخرها بکأس أولها» اگر نبود که عده ای بعنوان یار و یاور به در خانه ام آمدند و برمن اتمام حجت شد، دیگر اینکه خداوند از دانایان و روشن ضمیران عهد و پیمان گرفته که هر وقت اوضاعی پیش آید که گروهی آن قدر اموال و ثروتها و موهبتهای الهی را به خودشان اختصاص بدهند و آن قدر بخورند که از پرخوری بیمار شوند و عده ای آنقدر حقوقشان پایمال بشود که مایه سد جوعی هم نداشته باشند، در همچو اوضاع و احوال، این دانایان و روشن ضمیران نمی توانند بنشینند و تماشاچی و حداکثر متأسف باشند. اگر همچو وظیفه ای در حال حاضر احساس نمی کردم کنار می رفتم و افسار خلافت را در دست نمی گرفتم و مانند روز اول پهلو تهی می کردم."28
اما سخن آخر اینکه عدل یکی از اصول دین و یا بعبارت دیگر اصول مذهب ما شیعیان می باشد. چنانکه به گفته شهید مطهری "اصول دین را 5 چیز می شماریم: توحید، عدل، نبوت، امامت، معاد. عدل و امامت اختصاصاً در شیعه از اصول دین شمرده شده و گاهی ایندو را اصل مذهب می نامند که البته مقصود اینست که از نظر اسلام شناسی این مذهب و از دید پیشوایان این مذهب، عدل و امامت هم از اصول اسلام است. پس معلوم می شود از نظر مذهب و طریقه ما اصل عدل بسیار مهم است و در ردیف مسائلی از قبیل مسائل اخلاقی نیست."29 طبیعتاً تخطی از اصول اسلام و دهها مورد نقض، مخالفت و حتی مبارزه بی امان با اوامر و نشانه های خداوند متأسفانه مسلمان بودن ما و هر مسئول اجرائی در کشورمان را بشدت زیر سؤال می برد. تازه براساس اصل اول قانون اساسی کشورمان "حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران، بر اساس اعتقاد دیرینه‏اش به حکومت حق و عدل قرآن،..."30 و براساس اصل دوم آن "جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:‏
1. خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او.
2. وحی‏ الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین.
3. معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا.
4. عدل خدا در خلقت و تشریع.
5. امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلام.
6. کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسیولیت او در برابر خدا، که از راه‏‏:
o اجتهاد مستمر فقهای جامع‏الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین سلام الله علیهم اجمعین،
o استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها،
o نفی هر گونه ستمگری و ستم‏کشی و سلطه‏گری و سلطه‏پذیری،
قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین می‌کند."31
چنانکه از موارد فوق الذکر ملاحظه می فرمائید، دلایل وجود تضاد فاحش بین عمل مسئولان و مجریان کشور و اصول اسلام، اوامر خداوند و قانون اساسی کشورمان چنان واضح و آشکار می باشد که حقیقتاً که احتیاجی به هیچگونه توضیحی نمی ماند. تنها و تنها می توان از این اقدامات ضد الهی، ضد اسلامی و ضد انسانی تأسف و شرم نمود. تصادفی نیست که تعدادی از علماء و روحانیون عدالتخواه آذربایجان هم در حال حاضر بجهت مبارزه با بی عدالتی و شرک موجود در زندانهای کشورمان جمهوری اسلامی ایران زندانی شده اند. در اینجا دیگر چاره ای نمی ماند جز استفاده از سخن امام حسین (ع) که در کربلا فرمودند که اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید.
اگر خداوند، اوامر خداوند، قرآن و موازین اسلام برایتان اهمیت ندارد لااقل آزادمرد باشید و به حقوق بشر رعایت کنید.

منابع:
1- مجله العرفان ، سوریه، جلد 8 شماره های 2، 3، 4، 5 در سال های 1922 و 1923 كه به عربی چاپ شده و بعد توسط اوان زگال، كسروی شناس و ریاضیدان معاصر آمریكائی به انگلیسی ترجمه شده است. ترجمه فارسی آن از پرفسور محمد علی شهابی در سایت خط سوم موجود می باشد.- سایت سؤزوموز.
2- پروفسورمحمد تقی زهتابی، « ایران توركلرینین اسكی تاریخی » جلد 1، تبریز اختر نشریاتی 1379، ص.9
3- مجله « باكو- تبریز» شماره 001 ، باكو 2005، ص.23 و نیز مراجعه شود به "یاشار تبریزی، نشریه دانشجوئی دانشگاه علم و صنعت ایران، ترکها و ایران (موجودیت هویت و راهمان)، تهران، چاپ دوم، همچنین سایت تریبون، آزادتریبون و سایت
www.ethnologue.com و نیز مراجعه گردد به (در نشریه "مبین" فصلنامه علمی، تخصصی سازمان حفاظت اطلاعات وزارت دفاع، شماره 4 سال 1380، ص90، ترکهای آذربایجان در ایران بغیر از دیگر ترکها چون ترکمنها و غیره 25 میلیون نفر ذکر گردیده است.)
4- قرآن کریم، سوره حجرات، آیه 13
5- گزارش ماهانه ( تیر 1385 ) در مورد نقض گسترده، مستمر و برنامه ریزی شده حقوق بشر در ايران- قتل مردم توسط نیروهای امنیتی و انتظامی: 144 ـ عسگر قاسمی، همت اسم زاده، حسین فتحی پور، محمد علی جنت نیا، توحید آذریون در شهرستان نقده، بهزاد صبوحی نژاد، رضا میرزا آقاپور در تبریز، فرزاد اسدپور، ایواز سیاحی در ارومیه و جلیل عابدی در مشکین شهر در جریان اعتراضات مردمی ماه گذشته در شهرهای آذربایجان بر اثر تیراندازی نیروهای امنیتی و انتظامی کشته شدند. (کمیته دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان 20/4/85 ) همچنین اکثر سایتهای آذربایجانی منجمله سایت سانیوز.
6- قرآن کریم، سوره روم، آیه 22
7- نشریه "وارلیق" ، شماره 4-123، تهران زمستان 138، زبانهای احیا شده نقل از گزارش گفت و گو، ص. 60
8- آئین نامه نامگذاری شهرها، خیابانها، اماكن و موسسات عمومی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی به تاریخ ٦-٩-٧٥
9- استاد شهید مطهری، بیست گفتار، چاپ هفتم پاییز 1370، انتشارات صدرا، ص. 109
10- استاد شهید مطهری، بیست گفتار، چاپ هفتم پاییز 1370، انتشارات صدرا، ص. 130
11- قرآن کریم، سوره حجرات، آیه 11
12- سایت رادیو استقلال،
www.radist.org
13- قرآن کریم، سوره حدید، آیه 25
14- قرآن کریم، سوره نحل، آیه 90
15- قرآن کریم، سوره اعراف، آیه 29
16- قرآن کریم، سوره نساء، آیه 58
17- قرآن کریم، سوره نساء، آیه 135
18- قرآن کریم، سوره ماعده، آیه 8
19- قرآن کریم، سوره رحمان، آیات 7، 8 و 9
20- قرآن کریم، سوره اعراف، آیات 182-181
21- قرآن کریم، سوره آل عمران، آیات 22-21
22- گزارش ماهانه ( تیر 1385 ) در مورد نقض گسترده ، مستمر و برنامه ریزی شده حقوق بشر در ايران، دستگیری فعالین سیاسی، فرهنگی و اجتماعی: 56 ـ به گفته حجت اسلام نجف آقازاده رئیس کل دادگستری استان آذربایجان شرقی، در جریان اعتراضات مردمی تبریز 330 نفر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده اند. وی افزود: در جریان اعتراضات مردمی در شهرستان مرند 9 نفر و شهرستان اهر 5 نفر توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده اند، متهمین در دادگاه انقلاب محاکمه خواهند شد. ( ایلنا 1/4/85 ) 57 ـ به گفته غلامرضا خلف رضایی رئیس کل دادگستری استان اردبیل، در جریان اعتراضات مردمی در اردبیل 325 نفر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند، که از این تعداد 35 نفر هنوز در زندان بسر می برند. ( ایلنا 3/4/85 ) 58 ـ دفتر تحکیم وحدت با صدور اطلاعیه ای اسامی و مشخصات 153 نفر از فعالین سیاسی، فرهنگی و روزنامه نگاران آذربایجانی را که در شهرهای تبریز، تهران، ارومیه، اردبیل، مشکین شهر، خوی، پارس آباد مغان، مرند، مراغه، میاندوآب و اهر بازداشت شده اند را اعلام کرد.( ادوار نیوز 6/4/85)
23- استاد شهید مطهری، بیست گفتار، چاپ هفتم پاییز 1370، انتشارات صدرا، ص. 93
24- استاد شهید مطهری، بیست گفتار، چاپ هفتم پاییز 1370، انتشارات صدرا، ص. 22
25- استاد شهید مطهری، بیست گفتار، چاپ هفتم پاییز 1370، انتشارات صدرا، ص. 107
26- استاد شهید مطهری، عدل الهی، چاپ هفتم: آبان 1372، انتشارات صدرا، ص. 34
27- نهج البلاغه، نامه به مالک اشتر (53 نامه فراز 111)
28- استاد شهید مطهری، بیست گفتار، چاپ هفتم پاییز 1370، انتشارات صدرا، ص. 19
29- استاد شهید مطهری، بیست گفتار، چاپ هفتم پاییز 1370، انتشارات صدرا، ص. 9
30- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 1
31- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 2









Materiallardan istifadə zamanı qaynağa istinad vacibdir استفاده از مطالب دورنا با ذكر منبع بلامانع است
www.durna.info durna@durna.se

Saturday, August 05, 2006

فرماندهی نیروی انتظامی مجری پروژه اسیمیلاسیون در شوط

Siyasət - Təbriz Ekspres


Yan Eliasson İranda azərbaycanlıların hüquqlarının pozulmasını tənqid edib
Əbülfəzl Paşaoğlu
İsveç parlamenti İrandakı azərbaycanlıların milli və mədəni hüquqlarının tapdalanması, habelə Azərbaycan fəallarının həbs edilməsi məsələsini müzakirə edib. Bu danışıqların mətni İsveç parlamentinin internet saytında da nəşr edilib.
Həmin məlumata əsasən, iyulun 27-də İsveç millət vəkili Alis Aström İrandakı azərbaycanlıların vəziyyəti və bunun İsveç-İran münasibətlərinə təsiri barədə xarici işlər naziri Yan Eliassona sual verib. Hazırda BMT-nin Baş Assambleyasının sədri vəzifəsini yerinə yetirən Yan Eliasson bunun cavabında bildirib ki, siyasi, sosial, iqtisadi və mədəni baxımdan İrandakı etnik azlıqların vəziyyəti heç də qənaətbəxş deyil və müxtəlif əyalətlərdə baş qaldıran etiraz aksiyaları çox ehtimal ki, hüquqların tapdalanmasına dair narazılıqları əks etdirir. O, eyni zamanda azərbaycanlıların kütləvi etirazlarından sonra başlayan zorakılıq və həbsləri pisləyib.
Yan Eliasson Avropa Birliyi və İsveç hökumətinin İranda milli azlıqların vəziyyətinə böyük əhəmiyyət verdiyini söyləyib. Ölkəsinin millət vəkilləri qarşısında çıxışı zamanı cənab Eliasson başçılıq etdiyi BMT Baş Assambleyasının İranda insan hüquqları məsələsini yenidən müzakirə edəcəyini bildirib. Onun dediyinə görə, Avropa Şurası may ayında verdiyi bəyanatda İranda milli azlıqlara qarşı ayrı-seçkilikləri tənqid edib. Bu kontekstdə Kanada keçən il Baş Assambleyaya İrandakı insan hüquqlarına dair qətnamə təklif edib. Avropa Birliyi də bu qətnamənin həmmüəllifidir. Yan Eliasson deyib: «Mən çox şadam ki, Baş Assambleya bu sualın il ərzində bir daha gündəmə gətirilməsinə qərar verdi. Mən [sual verən deputat] Alis Aströmü əmin etmək istəyirəm ki, İsveç hökuməti də İrandakı azərbaycanlıların vəziyyətini diqqətlə izləməyi davam etdirmək niyyətindədir».
Yan Eliasson İran-İraq müharibəsi zamanı BMT-nin nümayəndəsi kimi iki ölkə arasında sülh danışıqlarına başçılıq edib.

رييس مجلس‌‏هفتم به مقام" سردار ملي" اداي احترام كرد


رييس مجلس‌‏هفتم به مقام" سردار ملي" اداي احترام كرد
تهران- خبرگزاري كار ايرانرييس مجلس‌‏هفتم هم زمان با 14 مردادماه يكصدمين سال مشروطيت بر سر مزار ستارخان در حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) در شهرري حاضر شد. به گزارش خبرنگار پارلماني" ايلنا" صبح امروز غلامعلي حدادعادل، رييس مجلس‌‏هفتم، با نثار تاج‌‏ گل و قرائت فاتحه نسبت به مقام" سردار ملي" اداي احترام كرد.وي هنگام اداي احترام در جمع خبرنگاران گفت: غربت شخصيت‌‏هايي مانند ستارخان و باقرخان براي اين است كه از اسم اين افراد براي مقاصد سياسي استفاده مي‌‏كند.رييس مجلس‌‏هفتم افزود: احترام به ستارخان و باقرخان احترام به توطئه مردم است و خصوصيت ستارخان و باقرخان اين است كه مظهر حضور مردم هستند.وي گفت: ستارخان و باقرخان بدون تكيه بر بيگانگان انقلاب مشروطيت را به پيروزي رساندند.حدادعادل تاكيد كرد: هيچ انقلابي بدون حضور ملت نتيجه‌‏اي نخواهد داشت.در حاشيه اين مراسم رييس مجلس‌‏هفتم بر سر مزار شيخ‌‏محمد خياباني، سيدمحمد طباطبايي از روحانيون برجسته مشروطيت و ابوالفتح رازي حاضر شد و فاتحه قرائت كرد.در اين مراسم محمد محمدي‌‏ري‌‏شهري، توليت آستان حضرت عبدالعظيم حسني(ع)، حدادعادل را همراهي مي‌‏كرد.رييس مجلس‌‏هفتم از حضرت عبدالعظيم(ع) و امامزاده‌‏هاي پيرامون آن زيارت كرد.اين براي اولين بار است كه پس از پيروزي انقلاب يك مقام دولتي بر سر مزار ستارخان حاضر شد و اداي احترام كرد.پايان پيامhttp://www.ilna.ir/shownews.asp?code=334241&code1=11
June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 January 2007 February 2007 March 2007 April 2007 May 2007 June 2007 September 2007 October 2007 November 2007 August 2008