Tuesday, May 29, 2007

سیاست کنونی آمریکا در قبال ایران


صورت اصلی مسئله:

آنچه که از کنش ها و واکنشهای میان آمریکا و ایران برمی آید، عروج تضاد قدرتمداری جهانی در مقابله با قدرتمداری منطقه ای است. جمهوری اسلامی ایران برای گسترش سیطره سیاسی خود در منطقه به مذهب تکیه داده و با سوار شدن بر موج اسلام گرایی و حمایت از آن در قالب حمایت از حزب الله در لبنان، حماس در فلسطین و جنبشهای افراطی شیعه در عراق از سویی و جلب افکارعمومی ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی در منطقهء
خاورمیانه از سوی دیگر است. اما روشن است که رژیم جمهوری اسلامی تنها با جلب حمایت افکار عمومی کشورهای مسلمان منطقه نمیتواند آرزوی سلطه بر خاورمیانه را، در صورتیکه تمامی دولتهای موجود در آن که اغلب در صف دوستان آمریکا قرار میگیرند، به این آسانی محقق سازد. در همین رابطه است که رژیم ایران برای تکمیل پروژهء قدرقدرتی خود در منطقه به تقویت بنیهء نظامی خود نیاز دارد. از این روست که دستیابی به تکنولوژی هسته ایی و غنی سازی اورانیوم و سپس مسلح شدن به سلاحهای اتمی راهی است که به زعم رهبران جمهوری اسلامی، میتواند سیطره این رژیم را بر منطقه خاورمیانه فراهم تر سازد. البته نباید فراموش کرد که جنبهء دیگر سودای جمهوری اسلامی در مسلح شدن به تکنولوژی و سپس سلاح های اتمی، تثبیت و استمرار حاکمیت ضد انسانی و عقب مانده خود در ایران است.

اما در این معادلات و برنامه های جمهوری اسلامی خلاء و نارسائی های چشمگیری وجود دارد. چرا که سیطره ایی که جمهوری اسلامی سودای آن را در سر می پروراند، بر بنیاد قدرت سیاسی- نظامی شیعه بنا شده و بر محور ایران-عراق شکل می پذیرد. برنامه ایی که از هم اکنون آرایش سیاسی نظامی تمامی دول عربی و سنی را در مقابلش به واکنش کشانده است. واکنشی که در حمایت از دیپلماسی مرحله کنونی آمریکا علیه ایران نقش بسیار جدی بازی می کند.

از طرف دیگر تمامی دولتهای جهان غرب و در راس آن آمریکا بشدت با سیطرهء مذهبی و بویژه سلطه شیعه با بافت بشدت عقب ماندهء جمهوری اسلامی در تصادم کامل قرار دارد. خاورمیانه از نقطه نظر سوق الجیشی و به عنوان مهم ترین منطقه تولید انرژی در جهان دارای اهمیت ویژه ایی است. بنابراین قدرتهای بین المللی در صورت امکان هرگز به جمهوری اسلامی فرصت چنین قدرت نمایی را نخواهند داد. و در عین حال نباید فراموش کرد که اسرائیل، متحد آمریکا در منطقه با مسلح شدن ایران به سلاح اتمی بیش از دیگران خود را در معرض خطر می بیند. بنابراین نسبت به این رویداد بی تفاوت نخواهد نشست. اسرائیل حتی ممکن است پیش از وقت موعود در مقابل سوداهای قدرتمدارانهء جمهوری اسلامی از خود واکنش نشان داده و جنگ را با سرعت بیشتری در منطقه گسترش دهد.

واکنشهای دوگانهء "تیغ" و "تشر" آمریکا نسبت به سیاستهای ایران در منطقه و مسئله گسترش تکنولوژی اتمی، تردیدهایی را در میان نظریه پردازان سیاسی دامن می زند. اما این دیپلماسی از سوی به خریدن زمان از سوی آمریکا برای گسترش جبههء اعتلاف جهانی علیه ایران بهره برداری می شود، و از سوی دیگر برای اعادهء نظم بیشتر در عراق و افغانستان مورد استفاده قرار میگیرد.

با چنین آرایشی از نیروهای سیاسی نظامی، منطقهء خاورمیانه آبستن حوادث ناگواری است. تضادهای مطرح در شرایط کنونی یعنی آمریکا به همراه دول منطقه با ایران صورت ظاهری مسئله را روشن می کند، اما در عین حال رژیم جمهوری اسلامی از حمایت نسبتاً وسیع مسلمانان در کشورهای منطقه و بطور ضمنی حمایت بخشی از دول جهان ( مثل چین، روسیه و...) برخوردار است و این میتواند به شعله ور شدن یک جنگ خانمانسوز کمک کند.

صورت مسئله مرحله کنونی:

بعد از تصویب قطعنامه 1737 شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر تحریم ایران در عرصه های تکنولوژیک و نظامی، بحران ایران و آمریکا وارد مرحله تازه ایی شده است. ارسال ناوگان آیزنهاور یکی از بزرگترین ناوگان های جنگی آمریکا با بیش از بیست هزار پرسنل نظامی، و اخیر وارد شدن 9 کشتی جنگی تازه به خلیج فارس و انتشار خبر ایجاد یک پایگاه و فرودگاه نظامی آمریکایی در عراق و در حاشیه مرز ایران و همزمان حمله به کنسولگری ایران در اربیل، نشانهء ورود این بحران به مراحل تازه ایی بود. این نمایش قدرت آمریکا چنان برجسته بود که رهبران رژیم را سراسیمه به واکنش کشاند و اختلاف نظرهای احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی از یک طرف و هاشمی رفسنجانی رئیس شورای مصلحت نظام و محسن رضائی دبیر این شورا را از طرف دیگر به اظهار نظر در مطبوعات داخلی ایران وادار کرد. احمدی نژاد در رابطه با این حرکت آمریکا گفت: "آمریکا نه می خواهد و نه می تواند به ایران حمله کند" . هاشمی رفسنجانی در یک مصاحبه و در پاسخ به این سخنان احمدی نژاد عنوان کرد که: "چندي پيش در جلسه‌اي كه به اتفاق گروهي از مسئولان خدمت رهبري بوديم، كسي گفت كه تهديدات جدي نيست و هيچ نگراني وجود ندارد كه آيت‌الله خامنه‌اي در پاسخ به او تأكيد كردند، تهديدات جدي است." و محسن رضائی در پاسخ پرسش خبرنگار سایت بازتاب در خصوص گسیل ناوگان جنگی آمریکا به خلیج فارس گفت: " آمریکا قصد دارد تا با برخورد با ایران، مشکل خود در خاورمیانه را حل کند."

بنابراین گسیل ناوگانهای شناور آمریکا به خلیج فارس و استقرار یک پایگاه نظامی در مرز ایران نشانه برخورد آمریکا از موضع قدرت با جمهوری اسلامی است، پیامی که با سهولت خود را در دل رهبران بلند پایهء جمهوری اسلامی جا کرد. اما بخشی از مسئولین درجه بالای رژیم همچون لاریجانی مسئول امنیت ملی ایران همچنان تصور می کنند که "حمله به ایران شایعه است". با هر تصوری که رهبران رژیم از قدرت نمایی آمریکا در منطقه داشته باشند، اما روشن است که شیوه برخورد آمریکا با ایران از مرز برخورد صرف دیپلماتیک عبور کرده و سیاست تیغ (جنگ) و تشر(برخورد انتقادی دیپلماتیک) را همزمان بکار می گیرد. دو راهی که در واقع امکان دو انتخاب را در مقابل جمهوری اسلامی قرار میدهد. به عبارت دیگر امریکا ضمن گسیل نظامی به منطقه خلیج فارس و گسترش نیروهای خود در مرز عراق و فراهم آوردن امکانات نظامی درترکمنستان، همچنان به استمرار برخورد دیپلماتیک برای حل مسئله اتمی در ایران تاکید می ورزد.

آیا حمله نظامی آمریکا علیه ایران قریب الوقوع است؟

انتشار خبرهای مربوط به فعل و انفعالات نظامی ایالات متحده آمریکا در منطقه با ذهنیت هجوم آمریکا و انگلیس به عراق و سرنگونی برق آسای رژیم بعث در 21 روز همسانیها و این همانی هایی را در ذهن تحلیلگران مطبوعات ایجاد کرده و شرایط کنونی را با شرایط آغاز جنگ عراق مشابه تلقی کرده و این تصور را در افکار عمومی دامن می زند که گویا زمان حملهء قریب الوقوع جنگ آمریکا علیه ایران بسیار نزدیک است.

اما واقعیات و فاکتهای موجود نشان از آن دارد که حمله نظامی قریب الوقوعی در راه نیست. مقایسه واقعیتها، شرایط و فاکتهایی که زمینه حمله به عراق را فراهم آورد را با شرایط کنونی که آمریکا نیروی نظامی خود را به منطقه گسیل کرده است، نشان میدهد که حمله قریب القوعی از طرف آمریکا در کار نیست. مقایسه این دو شرایط را بطور خلاصه می توان چنین بیان کرد:

- حمله به عراق در شرایط بعد از حوادث هولناک 11 سپتامبر انجام گرفت و در آن زمان هم افکار عمومی داخل آمریکا (حمایت 89 درصد مردم آمریکا از جنگ عراق) و هم افکار عمومی جهان در سمت و سوی حمله نظامی به عراق بود.

- با وجود اینکه حمله نظامی آمریکا به همراه انگلیس به عراق خارج از مدار حقوق بین المللی و با سبقت گرفتن از مصوبات سازمان امنیت صورت گرفت، اما بدلیل آماده بودن افکار عمومی جهان بتدریج دولتهای زیادی بعد از این حمله به همکاری با اشغالگران عراق پرداختند.

- رژیم بعث عراق و در راس آن صدام حسین با اشغال کویت چندی قبل از حمله نهایی آمریکا به عراق، سران عرب را به وحشت انداخته بود و مخالفت شدید دول عرب با رژیم بعثی زمینه های حمایت از حرکت آمریکا را فراهم آورده بود.

- در زمان تهاجم آمریکا به عراق، این کشور تنها سنگینی تجربه اشغال افغانستان را بر دوشهای خود احساس می کرد و هنوز تاثیرات مخرب اشغال نظامی حتی در افغانستان بروز نکرده بود.

- اعتلافی از احزاب و شخصیتهای سیاسی و مذهبی برای برپایی دولت جدید در عراق به این دلیل که این احزاب و شخصیتها دارای پایگاهی در میان مردم نبوده اند واعتبار و اتوریته معنوی و سیاسی نداشته، خود به معضلی جدی در مرحله تکوین دولت جدید تبدیل شد. هر روز دستجات، گروهها و باندهای مختلفی در گوشه و کنار کشور شکل گرفتند که به هر نحو ممکن بازگشت نظم و امنیت بر جامعه را با مشکل جدی مواجه ساختند. تنها در بخش کردستان عراق بود که به دلیل داشتن احزاب با سابقه و قدرتمند توانست در منطقه کردستان آرامش نسبی را برقرار باشد.

اما شرایط کنونی برای حمله نظامی به ایران از سوی آمریکا با وجود همسانیهایی که با شرایط آغاز جنگ علیه عراق وجود دارد، اما در زمینه های زیادی بشدت با آن شرایط متفاوت است. این همسانی و تفاوت شرایط را بطور خلاصه میتوان چنین ارزیابی کرد:

- افکار عمومی داخل آمریکا بعد از جنگ عراق و ناکامی های این کشور در عراق و صدماتی که سربازان آمریکایی از قبل جنگ متحمل شده اند، بشدت در حال تغییر است. در شرایط کنونی با نظرسنجی که نیوزویک به عمل آورده تنها 36 درصد مردم آمریکا از جنگ در عراق پشتیبانی میکنند. حتی انتخابات میان دوره ای در بعضی از ایالات آمریکا و موفقیت دمکراتها در آن نشانهء بارز برگشت افکار عمومی در حمایت از سیاست جنگی هیئت حاکمه کنونی و در راس آن جورج بوش رئیس جمهور آمریکاست. حتی افکار عمومی جهانی نیز نسبت به سیاستهای آمریکا در عراق و حتی افغانستان بشدت بدبین است. بروز ناآرامیها و گاه پیشروی طالبانها در افغانستان نیز نگرانیهای قابل توجهی را برای مقامات آمریکایی و دیگر مقامات جنگ افغانستان ایجاد کرده است. به عبارت دیگر اگر چه کشورگشائی های اخیر به رهبری آمریکا به موفقیت برق آسایی به انجام رسید، اما مرحله بعدی این آغاز، یعنی کشورداری مشکلات لاینحلی را پیش پای اشغالگران گذاشت که پیش از آن قادر به پیش بینی آن مشکلات نبودند. اوضاع در عراق و افغانستان گاه کاملاً خارج از کنترل نیروهای اشغالگر جریان می یابد وهمین عدم کنترل در افغانستان و عراق نیروهای نظامی بیشتری را برای اعاده نظم در این کشورها طلب می کند.

- با وجود اینکه جنگ علیه عراق، با آمادگی افکار عمومی بعد از 11 سپتامبر در جهان حتی توانست از فرازمصوبات شورای امنیت بگذرد، اما افزایش روزافزون مخالفت با جنگ در افکار عمومی آمریکا از یکسو و افکار عمومی جهان از سوی دیگر، گذشتن از فراز مصوبات شورای امنیت برای حمله به ایران در شرایط کنونی بشدت مشکل می نماید. به همین سبب آمریکا برای حمله به ایران به اعتلاف خیلی وسیعتری در جهان نیاز دارد و به احتمال زیاد بایستی روند ورود به جنگ با ایران را با طی مراحل حقوقی آن در شورای امنیت سازمان ملل و تصویب قطعنامه ایی که برخورد نظامی با ایران را مجاز می شمارد، دنبال کند. البته تغییر شرایط و الزامات ضروری میتواند پیمودن طریقت حقوقی برای قدرتهای بین المللی و در راس آن آمریکا را منتفی کند. اما روشن است که گذار از مسیر فعالیتهای دیپلماتیک و مراحل حقوقی که با مصوبات شورای امنیت مقدور است حدالمقدور برای ایجاد اتحاد وسیعتر دولتهای جهان علیه ایران لازم است. قطعنامه 1737 شورای امنیت برخورد نظامی با ایران را مجاز نمی شمارد.

- تجارب تلخ اشغال نظامی، بروز نا آرامی ها در هر دو کشور افغانستان و عراق و صدمات جانی سربازان آمریکایی، برخورد نظامی با کشور ثالث را به آن آسانی که تصورش می رود، میسر نمی سازد.

- همچنین نبود احزاب سیاسی توانا در اپوزیسیون رژیم که بتوانند پایگاهی در میان مردم داشته باشند، آمریکا را بعد از اشغال احتمالی ایران باز در برابر این معضل قرار خواهد داد که با جمع آوری رهبران احزاب چند ده نفره و یا چند صد نفره و شخصیتهای مطرح که پایگاهی در میان مردم ندارند فاجعه بی اعتباری رهبری سیاسی در عراق امروز در ایران نیز تکرار شود. باز در ایران نیز به احتمال زیاد منطقه کردستان به دلیل نفوذ احزاب سیاسی میتواند منطقه نسبتاً آرام در مقایسه با مناطق دیگر ایران باشد. البته شایان ذکر است که جنبشهای ملی دمکراتیک متعلق به ملل غیر فارس ایران با سرعت قابل توجهی در حال رشد هستند. اما در شرایط کنون هنوز احزاب سیاسی مراحل تکوین، تدارک و گسترش خود را طی نکرده اند و در واقع آمادگی لازم را برای بدست گرفتن هژمونی ملت خویش را ندارند. البته در این میان جنبش ملی دمکراتیک آذربایجان با توجه به بدنه نسبتا توانا از نظر کادرهای سیاسی، شاید بتواند بر سرزمین آذربایجان حاکمیت خود را بگستراند. تکوین نیروهای سیاسی دمکراتیک در ایران، در واقع در گرو توانائی و عرض وجود کردن جنبش ملی دمکراتیک آذربایجان است. این تنها نیرویی است که در صورت حضور توانای خود میتواند به تعادل سیاسی در برقراری مناسبات دمکراتیک میان ملل ساکن در ایران کمک شایان توجهی بکند. اما در عین حال امکان بروز جنگ داخلی میان ملل ساکن ایران، همچنان که امروز عراق را در چنبره خود گرفته است، ایران را نیز با چنین مصیبتی روبرو سازد.

- بروز تضاد مذهبی شیعه و سنی در منطقه، زمینه های رشد تضاد مذهبی را بشدت افزایش داده و حتی در عراق به جنگ خانمانسوز مذهبی مبان شیعیان و سنی مذهبان تبدیل شده است. این تضاد تنها در مدار جنگ داخلی عراق باقی نمانده، بلکه مرزهای کل منطقه خاورمیانه را درنوردیده است. واکنش رهبران دول عربی علیه تلاش ایران برای اعمال هژمونی شیعه در منطقه با واکنش نسبتاً تندی مواجه شده است. ایران نیز از چندی پیش با حمایت از جنبش حزب الله در لبنان و اینک با حمایت از حماس و سپس تاسیس دولت عراق که شیعیان در آن دست بالایی دارند، در صدد اعمال هژمونی خود در منطقه خاورمیانه است. اما این خواستگاه جمهوری اسلامی اینک به بلای جان آن مبدل شده و اغلب رهبران دول عربی را در کنار دیپلماسی فشار آمریکا به ایران قرار داده است. مخالفت دول سنی مذهب عربی با ایران از زوایه دیگر به تحریک افکار عمومی مسلمانان آن کشورها و تشویق نوعی اسلام سیاسی است که به زعم رهبران دول عربی ابدا خوش نمی آید. تشدید تضاد مذهبی در منطقه، انرژی موجود در منطقه را به سوی درگیریهای مذهبی منحرف می کند و لبهء تیز حملات را از امریکا گرفته به رقبای مذهبی خود می کشاند. جمهوری اسلامی در واقع با این سیاست دول عربی را به جبهه مخالفین خود و در راس آن آمریکا رانده است.

همچنانکه می بینیم، غیر از رشد تضاد مذهبی میان سنی ها و شیعیان که واکنش سران عرب را به همراه داشت و در عمل به ضرر جمهوری اسلامی است، تمامی فاکتهای موجود دیگر شرایط کاملا متفاوت و البته مشکلی را برای انتخاب دیپلماسی معین پیشا روی آمریکا قرار میدهد. شاید از همین روست که آمریکا هنوز در دو محور سیاست نزدیکی به جنگ از سویی و ادعای حل دیپلماتیک مسئله از سوی دیگر دیپلماسی خود را دنبال می کند. البته برجسته شدن سیاست دو لبه آمریکا همچنین میتواند رژیم جمهوری اسلامی را در مقابل تردید انتخاب میان جنگ و یا سازش قرار داده و آمریکا با محاصره نظامی شاید حتی بتواند بدون جنگ این رژیم را به عقب نشینی جدی وادار سازد. در عین حال سیاست دولبهء آمریکا علیه ایران با خریدن زمان در صدد تاثیر به افکار عمومی جهان از سویی و شکل بندی یک اعتلاف همه جانبه جهانی علیه ایران از سوی دیگر است.

جمهوری اسلامی در فراروی دو انتخاب

بروز تضاد در دیدگاههای رهبران جمهوری اسلامی که فوقاً به آن اشاره شده، نشان از آن دارد که این رژیم هنوز در مقابله با آمریکا به انتخاب نهایی دست نزده است. به عبارت دیگر جمهوری اسلامی دو راه در برخورد با آمریکا را در پیش روی خود دارد و با یک تحلیل معین از شرایط کنونی، در نهایت در مقابل انتخاب دو راه قرار میگیرد:

1- استمرار سیاست تاکنونی

احمدی نژاد گسیل نظام آمریکا به مرزها و سواحل ایران را "جنگ روانی آمریکا علیه ایران " می خواند. اظهار نظر مشابه ایی از سوی مسئول امنیت ملی ایران، لاریجانی تکرار می شود. این بخش از رهبران و مسئولین جمهوری اسلامی بر این باورند که آمریکا با مشغله هایی که با آن دست به گریبان است نمیتواند حمله نظامی برای سرنگونی جمهوری اسلامی را تدارک ببیند. برخورد دوگانه در لفظ (دیپلماتیک) و عمل (گسیل نظامی به سواحل ایران) آمریکا میتواند چنین تردید هایی را برانگیزاند.

استقرار نظامی در طول مرزهای ایران برای آمریکا میتواند واقعاً به مثابه اهرم فشار جهت عقب راندن جمهوری اسلامی از مواضع کنونی اش مورد استفاده قرار گیرد. البته اگر بتواند چنین القائی را در دل رهبران جمهوری اسلامی بکارد. اما در هر صورت دو استراتژی برای آمریکا در این مرحله لازم است. مرحله اول استقرار نظامی در مرزهای ایران برای به وحشت انداختن رژیم جهت عقب نشینی آن. اما اگر نتوانست رژیم جمهوری اسلامی را به عقب نشینی وادار کند. بایستی استراتژی مرحله بعدی را، یعنی تعرض واقعی برای سرنگونی جمهوری اسلامی را، بکار گیرد.

2- چرخش جدی از سیاست تاکنونی

هاشمی رفسنجانی تهدید آمریکا جدی گرفته است. وی همچنین در مصاحبه با مطبوعات داخلی گفته است که؛ رهبری جمهوری اسلامی یعنی خامنه ایی نیز تهدید آمریکا را جدی تلقی می کند. این نشان میدهد که وزنهء تمایلات فکری در رهبری جمهوری اسلامی به نفع فکر "جدی بودن تهدید آمریکا" می چربد. اما تمامی این مواضع با سراسیمه گی خاص و در زمانی صورت گرفته که آمریکا به صف آرایی نیروهای نظامی خود در جنوب و غرب ایران پرداخته است.

سنگینی وزنهء این فکر در نزد رهبری جمهوری اسلامی، با توجه به سرنوشت رژیم بعثی در عراق، روشن است. باور به جدی بودن تهدید آمریکا و به تبع آن اقدام به عقب نشینی، این پرسش را پیش روی سردمداران جمهوری اسلامی قرار خواهد گذاشت که؛ عقب نشینی تا چه حد و درجه ایی از سوی قدرتهای جهانی مطالبه خواهد شد و ظرفیت جمهوری اسلامی در پذیرش این عقب نشینی تا چه حد و درجه ایی است؟

امتیاز قابل ذکر جمهوری اسلامی در انتخاب حد و درجه عقب نشینی در درجه اول، نبود جنبش های آلترناتیو و توانای سیاسی و سازمان یافته در ایران است. از سوی دیگر توازن تضادها در درون و برون منطقه خاورمیانه، و نقش دولی چون چین و روسیه میتواند بر این معادله تاثیر جدی برجای بگذارد.

3- راه سوم

راه سوم در مقابل قدرتهای سیاسی نظامی جهان، که مسلح شدن جمهوری اسلامی به تکنولوژی هسته ایی را تهدیدی برای امنیت منطقه ایی و جهانی می بینند، حملات موضعی و تاکتیکی نظامی از طریق هوا برای نابودی مراکز تدارک و تولید تکنولوژی هسته ایی در نقاط مختلف ایران است. اما روشن است که اگر چنین شیوه ایی برای جلوگیری ایران از تداوم تدارک تکنولوژی هسته ایی استفاده شود، نه تنها مراکز تهیه و تولید تکنولوژی هسته ایی، بلکه برای فلج کردن و جلوگیری از واکنشهای احتمالی نظامی ایران، مراکز مهم نظامی، اقتصادی، فردوگاهها و دیگر مراکز تولیدات تکنولوژیک نیز هدف چنین حمله نظامی قرارخواهد گرفت. استفاده از این روش از سوی آمریکا و متحدانش در واقع ویرانیهای عظیمی را به بار خواهد آورد و جمهوری اسلامی را عملاً زمین گیر خواهد کرد. بهر طریق با وجود صدمات و زیانهای وارده با استفاده از این شیوه، اما حیات جمهوری اسلامی تضمین خواهد شد، و این فلاکتی است که مردمان ایران بایستی تاوان آن را بپردازند

نتیجه:

در هر حال با صورتبندی کنونی از آرایش نیروهای سیاسی و نظامی احتمال بروز یک جنگ خانمانسوز دیگر در منطقه بسیار محتمل است. و این احتمال با پافشاری ایران به استمرار سیاست اتمی اش از یکسو و تلاش برای تاثیر گذاردن به معادلات سیاسی در منطقه از سوی دیگر رو به افزایش است.

اما آغاز یک جنگ از سوی آمریکا برای اعاده نظم استعماری، چیزی جز آغاز یک ویرانگری دیگری نخواهد بود. در سوی دیگر این تخاصم، رژیم جمهوری اسلامی با ماهیتی به غایت عقب ماند و ضد انسانی قرار دارد، که تنها برای بقاء خویش می جنگد. و در این جنگ تنها عنصری که دخیل نیست مردمانی هستند که به قربانگاه قدرمداری دو سوی این جنگ فرستاده می شوند و خرابی های وسیعی که در این کشور عقب مانده، مردمان آن را به حلقوم فلاکتی بیش از آنچه که هست می کشاند. در سایهء شوم این تخاصم وحشتاناک انسان بی گناه علی رغم میل باطنی اش، حتی در پناهگاهها، اگر پناهگاهی وجود داشته باشد، به انتظار باران گوله ها و توپ ها و بمبها خواهند نشست، تا خشم خصم روزی فرو نشیند و یکی از طرفین دیگری را به مذلت بکشاند.

یونس شاملی





Saturday, May 26, 2007

گزارش تصویری از اعتراضات دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان

گزارش تصویری از اعتراضات دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان


http://www.easynoip.info/index.php?q=http%3A%2F%2Fwww.azadtribun.net%2Fx18239.htm

رژیم فارس ایران برای جلوگیری از انتشار نشریات دانشجوئی ترک زبان مانع قانونی می تراشد


رژیم فارس ایران برای جلوگیری از انتشار نشریات دانشجوئی ترک زبان مانع قانونی می تراشد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهرانسرويس: صنفي - فرهنگي
اولين جلسه كميته مركزي ناظر بر نشريات دانشجويي وزارت علوم با حضور معاون و مدير فرهنگي وزارت علوم، سرپرست خانه نشريات دانشجويي، يك حقوقدان و دو نماينده دانشجويي در وزارتخانه برگزار شد.
يوسف دانشي، عضو دانشجويي كميته ناظر بر نشريات دانشجويي وزارت علوم با اعلام اين خبر به خبرنگار صنفي فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، افزود: در اين جلسه مباحثي نظير طرح اشكالات آيين‌نامه‌اي نشريات دانشجويي، بررسي پرونده‌هاي چند نشريه دانشجويي، استعلام مواردي مانند نداشتن مشروطي مديرمسئولان نشريات در 2 ترم متوالي يا 3 ترم غيرمتوالي و عدم امكان چاپ نشريه از سوي مديرمسئولان كه بدون مجوز اقدام به چاپ نشريه نمايند، بيان شد.
وي ادامه داد: يكي از مصوبات كه در اين جلسه تصويب شد، ارائه آيين‌نامه نشريات دانشجويي به مديرمسئولان پيش از چاپ نشريه و يا برگزاري كلاسهاي آموزشي در اين زمينه به مدير مسئولان بود.
دانشي درباره چاپ نشريات محلي و قومي اظهار داشت: در اين جلسه عنوان شد هيچ دانشگاهي حق جلوگيري از انتشار نشريات به زبان قومي و محلي نظير تركي، كردي و ... را ندارد مگر آنكه نشريه تخلف داشته باشد.
وي در مورد چاپ نشرياتي كه مجوزشان لغو شده نيز افزود: در اين موارد ارجاع مي‌شود به قانون مطبوعات كه طبق آن جرم محسوب مي‌شود و فرد بايد در كميته انضباطي پاسخگو باشد.
دانشي با بيان اينكه يكي از مسائل مهم بيان شده در اين جلسه بررسي مشكلات دانشجويان پيام نور در زمينه فرهنگي و نشريات بود اذعان داشت: براي رفع اين مشكل دكتر اسلامي مدير كل فرهنگي وزارت علوم با مدير كل فرهنگي دانشگاه پيام نور جلساتي داشته و خواهند داشت.
عضو دانشجويي كميته ناظر بر نشريات دانشجويي وزارت علوم تصريح كرد: نشريات كليه تشكلهاي دانشجويي دانشگاهها نيز تنها با مجوز كميته ناظر دانشگاه اجازه چاپ دارند.
دانشي در خاتمه گفت: براي بررسي چند پرونده نشريه دانشجويي ديگر جلسه‌اي طي 3 يا 4 هفته آينده برگزار خواهد شد.
انتهاي پيام
حکم دستگیری فعالان قمی صادر شده است.
بر اساس اخبار دریافتی مقارن ساعت 5 امروز چهارم خرداد حجت الاسلام عظیمی در روبروی مدرسه دارالشفاء قم کنار حرم دستگیر و به خانه بازگردانده شده است و منزل وی هم اکنون در کنترل نیروهای امنیتی قرار دارد.
در پی اعلام تحصن فعالان آذربایجانی در حرم حضرت معصومه (س) قم حکم دستگیری بعضی از فعالان صادر شده است. بر اساس اخبار تایید شده نام حجت الاسلام عظیمی قدیم، سید حیدر بیات و فتح الله ذوقی در این حکم دیده میشود
بيانيه "مجمع دانشگاهيان آذربايجاني"پيرامون حوادث اولين سالگرد حماسه خرداد
ملت شريف و تاريخ ساز آذربايجان بار ديگر در خرداد1385 هوشياري و بيداري ملي خود را نشان داد و طي يك حركت خودجوش و ملي،جهت تحقق حقوق بحق بشري و قانوني خويش به پا خاست.
كاسه صبر و تحمل آذربايجان در برابر انواع تحقيرها،تبعيض ها و تهمتها لبريز شد و اين ملت نستوه در راستاي اعتراض به عملكرد ها و سياستهاي و تامين منافع ملي خويش به خيابانها آمده و با برگزاري ميتينگ ها و راهپيمائي هاي آرام و مسالمت آميز،خشم و انزجار خويش را نسبت به تبعيض هاي اعمالي در ابعاد مختلف اجتماعي،اقتصادي،فرهنگي و سياسي به گوش جهانيان و مسئولين ذيربط رسانيد.
متاسفانه اين بار هم آذربايجان مظلوم بسان يكصد سال اخير، دوباره به جاي دست يافتن به خواسته هاي خويش، شاهد پرپر شدن فرزندان عزيزش شد و در غم فراق جمعي از جوانان و آينده سازان منطقه به سوگ نشست.
دستگيري،شكنجه،تهديد،اخراج از دانشگاه و محل كار،تبعيد و...از جمله هزينه هائي بود كه فرزندان غيور و متعهد اين ديار در قبال فداكاريهاي خويش در خرداد85 پرداختند.
بنا به نظر بسياري از كارشناسان و تحليل گران، انتظار مي رفت بعد از حماسه جاويد خرداد85 دولتمردان با درك پيام اين اعتراضات به خواسته هاي انساني اين ملت تمكين نمايند.
متاسفانه عملكرد آنها نشان داد كه چشم خود را بر حقايق فرو بسته اند و نمي خواهند واقعيت را ببينند.آنان سعي كردند با پاشيدن نمك روي زخم هاي ورم كرده اين ملت، همچنان به سياستهاي شوونيستي خويش ادامه دهند.بطوريكه به جاي دلجوئي از ملت مظلوم و داغديده آذربايجان شروع به دستگيري فله اي فرزندان رشيد اين منطقه نمودند.
اين در حالي بود كه با نامگذاري سال 1386 بنام "اتحاد ملي و انسجام اسلامي"انتظار مي رفت جبران مافات شده ودر سال جديد گامهاي نويني در راستاي تامين حقوق ملل و اقوام كشور برداشته شود.
عملكرد مسئولان كشوري بويژه در برخوردهاي چكشي و امنيتي با فعالان حركت در چند ماه اخير و بخصوص سالگرد حماسه جاويد خرداد 85 نشان داد هيچ اعتقادي به برقراي اتحاد واقعي و عدالت اجتماعي وجود ندارد.
در اولين سالگرد حماسه خرداد، بار ديگر آذربايجان قهرمان بپا خواست و عليرغم تمام فشارها و محدوديتهاي ايجاد شده، فرياد آزادي خواهي ، هويت طلبي ، مبارزه با شوونيست و آپارتايد را بار ديگر به گوش جهانيان رساند.
مراسم گراميداشت اولين سالگرد حماسه 85 در شهرهاي مختلف آذربايجان نشان داد كه فرياد هويت طلبي اين ملت روز به روز به مسير اصلي خويش نزديك شده و با عزمي راسخ سعي دارد تمامي موانع موجود را برداشته و ملت را به سرمنزل مقصود برساند.
"مجمع دانشگاهيان آذربايجاني" ضمن ابراز تشكر و قدرداني از حركت مدني اقشار مختلف ملت در گراميداشت سالگرد حماسه جاويد خرداد85،بار ديگر از مسئولان كشور مي خواهد فرياد رساي ملت آذربايجان را بشنوند و به جاي امنيتي نمودن فضا ي شهرهاي مختلف آذربايجان،زمينه را جهت تحقق خواسته ها ي قانوني و بديهي اين ملت مظلوم فراهم نمايند.
همچنين مجمع خواهان آزادي سريع دستگيرشدگان بوده و خواستار درك شرايط و واقعيت هاي موجود آذربايجان مي باشد. بديهي است ادامه اين روند موجب متشنج شدن بيش از پيش فضاي اجتماعي و سياسي آذربايجان خواه بود.
والسلام
2/3/1385
مجمع دانشگاهيان آذربايجاني Azbiltop) )
3خرداد:تجمع گسترده دانشجويان دانشگاه تبريز
ادوارنيوز: دانشجويان دانشگاه تبريز روز گذشته و امروز با شرکت در تجمع اعتراض آميز، بازداشت تعدادی از شهروندان آذربايجانی را در روز اول خرداد محکوم کردند .به گزارش خبرنگار ادوارنيوز، قريب به 1000 نفر از دانشجويان دانشگاه تبريز با شرکت در اين تجمع ضمن اعتراض به بازداشت تعداد کثيری از شهروندان که به صورت دسته جمعی بازداشت و هنوز از سرنوشت آنها اطلاعی در دست نيست، با مسدود نمودن خيابان اصلی دانشگاه مانع ورود و خروج به دانشگاه شدند و کلاس های درس خود را تعطيل اعلام کردند.اين گزارش می افزايد، نيروهای امنيتی بيرون درب دانشگاه به صورت گسترده حضور داشته و مانع خروج دانشجويان از دانشگاه شدند.دانشجويان اعلام کرده اند که چنانچه بازداشت شدگان روز اول خرداد به ويژه ,نادر مهد قره باغ, دانشجوی دانشگاه تبريز، آزاد نشوند اعتراضات خود را گسترده تر خواهند کرد.
اطلاعیه دفتر دکتر اکبر اعلمی در خصوص بازداشت های غیر قانونی
یکی از کارکنان دفتر اقای دکتر اعلمی نماینده محترم تبریز از طرف ایشان اعلام کردند که چنانچه در جریانات اخیر اذربایجان شخص یا اشخاص بیگناهی بازداشت شده و یاهمچنان دربازداشت و زندان بسر میبرند و یا بهر دلیلی نسبت به انان بی حرمتی و یا هتک حرمت شده باشد و یا عواملی بدون مجوز و بصورت غیر قانونی وارد منازل انها شده باشند در اسرع وقت مراتب را طی نامه ای بصورت مدلل و مستند و از طریق پست پیشتاز به ادرس ایشان :تهران مجلس شورای اسلامی – اقای اعلمی و یا مستقیما به دفتر ایشان واقع در تهران میدان بهارستان - ساختمان ارتباط مردمی نمایندگان- طبقه ششم تحویل داده و با تلفن همراه ایشان به شماره ۳۷۳۴-۱۳۰-۰۹۱۲تماس بر قرار نمائید. همچنین این دفتر اعلام کرده است ظرف یکی دو روز گذشته تعدادی از بازدداشت شده ها ازاد شده اند و چنانچه افراد بیگناه بازداشتی تا شنبه پنجم خرداد ازاد نشوند مراتب را از طریق تلفن همراه به اقای اعلمی با ذکر نام و محل بازداشت اطلاع دهید . ضمنا شماره تلفن دفتر اقای اعلمی در تهران ۳۳۵۵۹۰۴۰ می باشد.
قطعنامه شماره يک متحصنين دانشگاه تبريز
اعلام حمايت دانشجويان دانشگاه تبريز از دانشجوي بازداشت شده؛ نادر مهد قرهباغ
يك سال از قيام ملي و مدني ملت آذربايجان در برابر تحقير و تبعيض و سياست متعفن يكسان سازي فرهنگي در ايران ميگذرد. ولي از به ظاهر “كميسيون تحقيق”، نه در اين مورد گزارش و خبري به گوش ميرسد و نه حتي كلمهاي در ابراز همدردي و يا معذرت خواهي از ساحت اين ملت شريف. خون دل مادران زندانيان و پشت خميده پدران شهيدان اين قيام، گواه سربلندي اين ملت سرفراز است و تو انگار اكنون مقتول در جايگاه قاتل متهم هستي و قاتل مدعيالعموم.
در اين ميان خبر برگزاري مراسم بزرگداشت اين قيام عزيز توسط فرزندان قهرمان آذربايجان و پاسداشت خون شهيدان، دل هر طالب حقي را از شعف ميلرزاند. دگر بار ملت ما زنده بودن خود را در هر كوچه و برزن و بر سر هر ميدان و خياباني فرياد خواهد زد. دريغا كه گوش ناشنوا به فرياد درد آميز ما شنوا نميشود.
و اينك…
صداي همكلاسي و دوستمان در ميان ما و در كلاس درسمان خالي است. صداي او انگار در دانشگاه ميپيچد كه هل من ناصر ينصرني.
بيش از ۴۸ ساعت است كه هيچ خبري از نادر نيست. دست بر دعا و چشم به راه و گوش به زنگِ سخني از مسؤولين دانشگاه در حمايت از برادرمان نشستهايم. افسوس كه مسئولين دانشگاه بي هيچ دغدغهاي ( حتي در ظاهر براي دلگرمي) فرياد وا اسفا سر ميدهند كه صداي دانشجو چرت نيمروزشان را پاره ميكند. دوبار اعلان تحصن دانشجويان معترض به بازداشت غير قانوني و غير مسئولانه گويي نغمهاي ناخوشايند است كه با وعده و وعيدهاي توخالي ايشان براي مدتي قطع خواهد شد.
هم اكنون دل دردمند فرزندان اين ملت محتاج خبري است از آزادي نادر. دانشجويان متحصن در اين ميان دوباره بنا بر وظيفه عرفي و انساني، مسئولين دانشگاه و حراست را خواستار پيگيري وضعيت هم دانشگاهي خود از طريق نهاد حراست و مسئولين دانشگاه ميباشند و همچنين در صورت عدم توجه به اين خواسته مشروع و برحق دانشجويان متحصن ديگر بار اعلام ميداريم؛ فرزندان خستگيناپذير ملت آذربايجان حق تمامي اقدامات مدني و قانوني بعدي را تا حصول تمامي اين خواستهها براي خود محفوظ ميدانند.
باشد كه همه ما آمرزيده خداي حق دوست باشيم.
جنبش دانشجويي آذربايجان- تبريز
قطعنامه شماره دو متحصنين دانشگاه تبريز
نادر مهد قره باغ را آزاد کنید
ما جمعی از دانشجویان دانشگاه تبریز ضمن اعلام حمایت از حرکات مدنی و دموکراتیک و ضمن پاسداشت روز ۱ خرداد سالروز اعتراضات مدنی مردم آذربایجان برعلیه ظلم و تبعیض و تحقیر,خواستارروشن شدن وضعیت وآزادی همکلاسی و دوستمان نادر مهد قره باغ, دانشجوی دستگیر شده در روز ۱ خرداد توسط نهادهای غیر مسئول نا مشخص هستیم.
نظر به اینکه فرصت اعلام شده در بیانیه شماره ۱ دانشجویان ظهر امروز ۰۳/۰۳/۱۳۸۶ ساعت ۱۲:۰۰ به پایان رسیده است, ما دانشجویان اعتراض خود را نسبت به نقض قوانین شهروندی و نقض حقوق بشر تا زمان آزادی بی قید و شرط دوستمان ادامه خواهیم داد و حق تمامی اقدامات مدنی بعدی را برای خود محفوظ می دانیم, این اقدامات طی بیانیه های بعدی متعاقبا اعلام خواهد شد.
جنبش دانشجوئي آذربايجان-تبريز
رژیم آپارتاید در آذربایجان، پدر سالخورده و مریض را به جای فرزند به گروگان می گیرد!
ایران پرس نیوز: یکی از شاهدان عینی که در حین تفتیش خانه یکی از فعالان سیاسی آذربایجان (ولی ضهرابی) حضور داشت شدت عمل نیروهای انتظامی را چنین گزارش می دهد: ماموران در روستای گوگ تپه ( پنج کیلومتری میاندوآب) بعد از وارد شدن به خانه فعال مزبور به طرز باور نکردنی ای هر جای خانه را که مشکوک می شدند، با بیل می کندند. شدت عمل به قدری بود که بعد از تفتیش خانه، اهالی محل از خسارتهای وارده و از توهین های نیروهای مهاجم بشدت متحیر شده بودند.
قابل ذکر است که مامورین بعد از نیافتن ولی ضهرابی، پدر سالخورده و ناتوان او را که از ناراحتی قلبی رنج می برد به زور با خود برده و امروز او در حالی آزاد کردند که بعد از آزادی از فرط آسیب های جسمانی در بیمارستان بستری شده است.
نمونمه ای از عملکرد دولت عدالت محور احمدی نژاد
دیروز به مناسبت 3 خرداد ورزشگاه 15 هزار نفری اراک افتتاح شد کار احداث این ورزشگاه از سال 82 شروع شده بود و با صرف هزینه 7 میلیارد تومانی و در عرض 3 سال به بهره برداری رسید لازم بذکر است که بهره برداری آزمایشی این استادیوم از دی ماه سال قبل آغاز شده بود .
اما استادیوم 20 هزار نفری " علی دایی" اردبیل که عملیات احداث آن از سال 72 شروع شده است تاکنون فقط 47 در صد پیشرفت فیزیکی داشته است در جریان سفر سال قبل
( اردیبهشت 85)؛ علی آبادی رییس سازمان تربیت بدنی به استان اردبیل قرار بر این شد که با اختصاص بودجه یک میلیارد تومانی فاز اول استادیوم اردبیل ؛ شامل زمین چمن و قسمتی از سکو های تماشاگران در شهریور سال قبل به بهره برداری برسد و چمن مصنوعی این استادیوم در تهران کشت شده به اردبیل منتقل شود که در همان جلسه این پیشنهاد با مخالفت معاون اصفهانی وی مواجه شد و به مرحله عمل نرسید.
اما نکته جالب توجه این است که استادیوم 20 هزار نفری اردبیل فقط و فقط گنجایش 10 هزار نفر را دارد چنانجه پس از احدات سکوهای تماشا گران و نصب صندلیها فقط 9750 عدد صندلی در روی سکوها قابل نصب می باشد.؟
عملیات احداث این استادیوم همزمان با دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی شروع شده و پس از گذشت 14 سال هنوز به بهره برداری نرسیده است
چنین تبعیضاتی هم چنان ادامه دارد برای احداث خط آهن میانه - اردیبل در بودجه سال 86 ؛ سیزده میلیارد تومان اختصاص داده شده است با توجه به اینکه این بودجه در شش ماهه دوم هر سال در اختیار استانهای مرزی و اکثرا اقوام غیر فارس ( آذربایجان ) قرار می گیرد و با توجه به شرایط جفرافیایی ؛ جذب نشده و بحساب خزانه دولت واریز می شود.
عملیات اجرایی این پروژه از سال 84 آغاز شده ودر سال اول 5 میلیارد تومان و در سال دوم نیز 8 میلیارد تومان اختصاص یافته است و به نظر میر سد با اختصاص چنین ارقامی ؟ اردبیل به این زودیها شاهد افتتاح این پروژه نباشد .
با توجه به اهمیت راه آهن در پیشرفت یک منطقه ؛ عدم اختصاص بودجه لازم از سوی دولت خدمتگزار و مهر پرور؟ و عدم پیگیری نمایندگان اردبیل نمی تواند دلیل منطقی داشته باشد.
اما امسال نیز برای دو خطه کردن راه آهن اصفهان- شیراز مبلغ 65 میلیارد تومان اختصاص داده شده است و حتی قرار بر این شده که در جریان سفر احمدی نژاد به اصفهان بودجه خاصی برای بهره برداری سریع تر این پروژه اختصاص یابد.
عملیات اجرایی دو خطه کردن راه آهن اصفهان - شیراز نیز از سال 83 آغاز شده و تاکنون نزدیک به 160 میلیارد تومان بودجه در اختیار این پروژه قرار گرفته است چنانکه در سال 85 مبلغ 43 میلیارد و در سال 86 مبلغ 65 میلیارد تومان اختصاص داده شده است
کل بودجه لازم برای احداث و تکمیل خط آهن میانه - اردبیل 180 میلیارد و برای دو خطه کردن راه آهن اصفهان - شیراز نیز 520 میلیارد تومان است.
اینگونه مصوبه ها در مجلس و با رای مثبت نمایندگان آذربایجان به تصویب می رسد؟
به نظر می رسد نمایندگان منطقه آذربایجان در ویرانی تدریجی این منطقه با شونیزم فارس همصدا و هم رای هستند.
شكايت ارگ‌عليشاه از مصلاي تبريز دوباره به جريان افتاد
پس از ساخته شدن مصلاي تبريز كه به تخريب بخشي از ارگ عليشاه و شكستن حريم زميني و هوايي آن منجر شد، شكايت سازمان ميراث فرهنگي آذربايجان‌شرقي از مجريان بنياد مصلي تبريز همچنان دردادگستري تبريز مفتوح است.
خبرگزاري ميراث فرهنگي_گروه ميراث فرهنگي_سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري آذربايجان شرقي پرونده شكايت اين سازمان را از مجريان مصلاي تبريز دوباره به جريان انداخت.
ارگ عليشاه به‌رغم تمامي مخالف‌ها ساخته شد. پيش از اين "اكبر اعلمي"، نماينده مردم تبريز در مجلس شوراي اسلامي، با تاكيد بر اينكه "ارگ عليشاه توسط مسئولان غيرمسئول مورد بي‌توجهي قرار گرفته و صرف نظر از تخريب بخشي از آن، حريم اين اثر تاريخي هم خدشه دار شد و با حصاركشي مانع از بازديد عمومي شده‌اند،"خواستار جلوگيري از ساخت مصلي آن شد.
وي اين اقدام را از برخوردهاي اشتباه استانداري با آثار تاريخي تبريز عنوان كرد. اعلمي همچنين "پورمحمدي" وزير كشور را براي پاسخگويي درباره وضعيت اين اثر به مجلس فراخواند اما تكميل‌شدن مصلي نشان دهنده بي‌اثر ماندن اين اقدام است.
در همين حال "رضا عبادي"، رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري آذربايجان‌غربي در گفتگو با ميراث‌خبر از پيگيري شكايت‌هاي مختلف درباره ارگ عليشاه در مراجع قضايي خبر داد و افزود:«سازمان ميراث فرهنگي آذربايجان‌غربي هيچ‌گاه درباره ارگ عليشاه سكوت نكرده و هم اكنون چند شكايت در رابطه با ارگ عليشاه در مراجع قضايي در جريان است.»
وي در ادامه از رد دعواي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري استان در دادگستري شهر تبريز خبر داد و افزود:« پس از رد شكايت سازمان از مجريان مصلي اين شكايت دوباره از سوي سازمان ميراث فرهنگي در دادگستري به جريان افتاد.»
به گفته عبادي اين شكايت‌ها درباره موضوعات مختلفي چون ساخت و سازها، تعرض به حريم ارگ است.
وي همچنين از نورپردازي ارگ عليشاه توسط سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري خبر داد.
ساخت مصلاي شهر تبريز در حريم ارگ عليشاه از سال 73 آغاز شد و با وجود شكايت هاي متعدد سازمان ميراث فرهنگي، ادامه داده شد. ساخت مصلي علاوه بر تخريب بخشي از محوطه تاريخي حاشيه ارگ، ارگ عليشاهي را براي هميشه از ديده گردشگران نهان كرد.
اين بنا در سال 1320 به صورت گردشگاه عمومي درآمد و نام باغ ملي به خود گرفت و در حال حاضر صحن اين مسجد تاريخي، مصلي و محل برگزاري نماز جمعه تبريز شده و محدوديت‌هاي ويژه‌اي براي بازديد از آن وجود دارد.

Thursday, May 10, 2007

Qum şeherinde böyuk yığıncaq



آذربایجان تورک میللتی! تبریزین ایگید اوغلانلاری، قیزلاری! آقالار، خانیم­لار!
( فارس دیلینده یازدیغیمیز اوچون بیزی باغیشلایین)
اینجا تبريز است؛ شهر کهنسالی لمیده در سایه کوه سهند و البته خسته! خسته از نامردی روزگار. خسته و درمانده در زیر چکمه­های سیاه مأموران رژیم منحسوس فارس. رژیمی که مالیات­های سنگین بر تاجرانش می­بندد، پسرانش را در بیکاری به اعتیاد می­کشاند، دخترانش را در هلاکت عصمت قرار می­دهد، کودکان معصومش را به قتلگاه زبان مادریشان می­کشاند، خاک زرخیزش را تاراج و معادنش را غارت می­کند، کارخانه­هایش را به یغما می­برد، روزنامه­ نگاران و روشنفکرانش را محبوس و زندان­هایش را از انبوه خلق مقروض و مظلوم و مغبون پر می­سازد، زبان مادریش را ممنوع و مراجع دینی­اش را محجور می­سازد، معلمانش را بی­حرمت، کارگرانش را بی­مزد و مواجیب، فرش­ بافانش را ورشکست، نیروی انتظامیش را بی­مقام و منزلت، خیابان­ها و جادده­هایش را قتلگاه مسافران و رانندگان، کشاورزانش را نشاننده بر خاک سیاه و در یک کلام آبادیش را به ویرانه و بهشتش را به جهنم تبدیل می­کند. شاعر بزرگ آذربایجان، حضرت شهريار چه خوش به این نکته اشاره می­کند:
بهشتیمیز جهنم اولماقدادیر / ذیحجّه­میز محرم اولماقدادیر
آری، اینجا تبريز است! شهری بدون کارخانه مادر، بدون امکانات مناسب بهداشتی و بیمارستانی، بدون امکانات تفریحی و رفاهی، بدون گردشگاه های مناسب و ... و شهری در عزا و ماتم. شهری که روی شادی نمی­بیند و مردمش نالان از گرانی و بیکاری. مسئولانش چون چپاولگرانی هستند که برای چپاول این ملت کیسه­ها دوخته­اند. اعتماد و محبت واژگانی هستند که این رژیم ستمگر آنها را از ملت گرفته و با جیره­خوران فارس زده خود جو پلیسی و امنیتی را حتی تا خانه­های مردم کشانده است:
محبتی ائلیمیزدن آلیب­لار / نه خوش بیزی یامان درده سالیبلار (شهريار)
و تبريز با همه زیبایی­هایش، با "امره قيز"ش، "قيرخ متير"ش، با "سرچشمه­اش"اش، با "عباس آباد"ش و با تک تک محله­های کوچک و بزرگش و روستاهای لمیده در دامنه­های کوههای سرسبزش و با آب و هوای استثنائی­اش در حال ویران شدن است. هر آنچه از خاک زرخیزش بدست می­آید برای آبادی مناطق فارس­نشین و کویری اصفهان و یزد و کرمان و کاشان و ... بخشیده می­شود. باسوادانش در پی لقمه­ای نان قصد دیار غربت کرده­اند و مسئولان بی­لیاقتی را همه کاره این ملت نموده­اند. خدا و پیغمبر و امامان این ملت را نیز به ملعبه کشیده­اند و بازیچه سیاست­های کثیف فارسی خود نموده­اند: مساجدش را به خلوتگاه آمال کثیفشان تبدیل نموده­اند و منابرش را بلندگوی تهمت و افترا به ملتی نموده­اند که جز ایمان به ذات اقدس الهی نمی­داند. این رژیم منحوس فارس روزی این ملت را "ترک خر" و روز دیگر "سوسک" می­نامد! حدیثهای جعلی نژادپرستانه و برتری طلبانه بر پشت اسکناس­های 5000 تومانی خود می­نویسند و کلمات نژادپرستانه فارس و پارس و پارسیان را نقش هر کوی و برزن.
و ما ساکت نخواهیم نشست! چرا که سکوت هر آزاد مرد و شیر زن آذربایجانی خیانت به گذشته و آینده این ملت است. ملتی که خداوند او را مأمور برقراری عدالت در جهان نموده است و او را اسوه آزادگی، غیرت، شرف و انسانیت قرار داده است و در یک کلام: شمشیر عدالت گستر اسلام ماییم!
از اول خرداد سال 1385 و قیام پرشکوه ملت آذربایجان بر علیه شووینیزم و فاشیزم فارس یکسال می­گذرد. سالی که ملت آذربایجان بارها و بارها شاهد تحقیرها و توهین­های مداوم از رادیو، تلویزیون و روزنامه­های این رژیم منحوس بود و می­باشد. سالی که جوانان این مرز و بوم را به دلایل واهی راهی زندان­های ستمفارسی خود کردند و بر شیپور فارس-فارس-فارس خود بارها دمیدند. در سالگرد اول خرداد همه با هم بار دیگر حماسه­ای دیگر خواهیم آفرید. بگذار دشمنان این ملت بدانند که بابک­ها، ستارخان­ها، خیابانی­ها، پیشه­وری­ها، شریعتمداری­ها، کسایی­ها، باکری­ها، و ... هنوز زنده­اند و تا خون در رگ دارند اسیر ذلت و خواری نخواهند شد. اول خرداد 1386 در مقابل بازار شهرمان تجمع خواهیم کرد و روز جمعه، چهارم خرداد 1386 به زیارت حضرت معصومه در قم خواهیم رفت و شکایت ظلم این رژیم فارسگرا را محضر خواهر گرامی حضرت امام رضا (ع) خواهیم برد. بیایید ابوالفضل گونه زبانمان را، دینمان را، و هویتمان را یاری کنیم و پرچم­های سرخ حق­خواهی حسین (ع) را برافشانیم:
یا حضرت معصومه، گلمیشیک قوما زییارته / دیلیمیزی دینیمیزی آلانلاردان شیکایته
یوردوموزون تورپاغینین تالاندیغین حیکایته / خبر وئرک قاراباغدا ائرمنی لر تورددییی جینایته
آت بئلینده ایسلام یایان تورک اوغلو تورک بیز اولموشوق / محمده، فاطیمیه، علییّه قوربان اولموشوق
موسلمانلار سایی­سیندا هاممیدان چوخ بیز اولموشوق / مچیدلرین گونبزینده آی اولدوزلار بیز قویموشوق
جددین حوسئینین حرمین کربلادا بیز تیکمیشیک / قارداشیوین زریحینه قیزیل نیگاره وئرمیشیک
ایندی گوناهیمیز ندیر والله داها بیز بئزمیشیک / دیلیمیزده دانیشماغا سنه توسل ائتمیشیک
رسميت يافتن زبان تورکی آذربايجانی == رسميت يافتن هويت ملت تورک آذربايجان
رسميت يافتن هويت ملت تورک آذربايجان == رسميت يافتن خواسته­های ملت تورک آذربايجان
تبريز آذربايجان ميللی حرکتی ( حرکت ملی آذربايجان – تبریز)

Wednesday, May 02, 2007

هشدار مقامات اطلاتی و امنیتی به نماینده روزنامه آفتاب یزد در اورمیه

اورمو نیوز(۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۶): بر اساس اخبار موثق، در پی چاپ مطلبی توهین آلود (خانه اول چگونه ساخته شد) در روزنامه آفتاب یزد که در سالگرد خرداد ماه (اعتراضات ملت آذربایجان به توهین روزنامه ایران) صورت گرفته هزاران نسخه از این مطلب تکثیر و به همراه اعلامیه های گوناگونی از طرف حرکت ملی آذربایجان در سطح شهر های آذربایجان پخش شده است.
در این اعلامیه ها که در شهر اورمیه نیز بصورت گسترده پخش شده است از مردم شهر ها خواسته شده در سالگرد اعتراضات خرداد ماه خود را برای اعتراض به روزنامه آفتاب یزد نیز آماده نمایند. پخش این اعلامیه ها مقامات اطلاعاتی و امنیتی را دچار هراس کرده است، چنانکه در شهر اورمیه، مقامات انتظامی با احضار داریوش زینالپور( نماینده روزنامه آفتاب یزد) به اداره نیروی انتظامی از وی خواسته اند که مواظب دکه روزنامه فروشی خود باشد و هرگونه مسئله مشکوک را بسرعت خبر دهد.

با نزدیکی خرداد ماه سالروز اعتراضات ملت آذربایجان نظارت های امنیتی بر مطبوعات استانی حالت چشمگیری به خود گرفته و به تمام مطبوعات استانی هشدار داده شده که از چاپ مطالب در مورد جریانات خرداد ماه سال گذشته خوداری کنند.

همچنین هفته گذشته (دوشنبه سوم اردیبهشت) تمام نسخه های هفته نامه صدای اورمیه بعلت چاپ مطلبی از حجت السلام حسنی ( در این مطلب حسنی بصورت آشکار قریشی نماینده خبرگان رهبری از شهر اورمیه را طاغوتی و نماینده پهلوی خطاب کرده بود) توسط نیروی انتظامی از روی دکه های روزنامه فروشی جمع آوری شد.

June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 January 2007 February 2007 March 2007 April 2007 May 2007 June 2007 September 2007 October 2007 November 2007 August 2008