پینوشه مُرد، پینوشه ها زنده اند
پینوشه مُرد، پینوشه ها زنده اند
فرزاد صمدلی
2007/04/07
براساس اخبار متواتر، موثق و نگران کننده ای که از شهر اردبیل توسط شاهدان عینی و سایتهای خبری آذربایجان جنوبی و بخصوص در وبلاگ بومی "ساولان سسی"* منتشر شده است از نزدیک به 3 ماه پیش، حداقل 25 تن از فعالین حرکت ملی آذربایجان در این شهر ناپدید شده اند!
مطابق این اخبار، روز پنجشنبه 19 بهمن ماه گذشته، همزمان با برگزاری یک تجمع اعتراض آمیز در رابطه با نقض حقوق عباس خان لسانی، اعتراض به حکم زندان و نیز شرایط غیر انسانی محل حبس وی، دهها تن از فعالین شهرهای مختلف آذربایجان، در مقابل زندان اردبیل بازداشت شده و در بازداشت گاههای مخفی وزارت اطلاعات در زیر شدید ترین شکنجه ها قرار دارند. در حال حاضر علیرغم گذشت چندین ماه از زمان دستگیری، از محل نگهداری و اتهامات بازداشت شدگان هیچ خبررسمی ای در دست نیست. براساس همین اخبار گفته می شود که وزارت اطلاعات با تهدید شدید خانواده های بازداشت شدگان، مانع از اطلاع رسانی شفاف آنها در خصوص دستگیری عزیزانشان شده است. براساس مشاهدات، شمار بازداشت شدگان در مقابل زندان اردبیل به حداقل ۲۵نفر می رسد. نام شش تن از بازداشت شدگان که توسط شاهدان عینی شناسائی شده اند بقرار ذیل است:
- داوود محمدی (از تبریز)
- حسین محمدی (از تبریز)
- پیمان بهرامی (از تبریز)
- حسن اسدی (از اردبیل)
- گشتاسپ واثقی (از اردبیل)
- محمود اصلانی (از اردبیل)
مطابق اخبار موثق، حسن اسدی و پیمان بهرامی در بازداشت گاه وزارت اطلاعات در وضعیت وخیم جسمانی بسر میبرند و سلامتی آنها در معرض خطر جدی قرار دارد.
بازداشت دسته جمعی معترضین حرکت ملی آذربایجان به منزله نقض فاحش اصل 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. مطابق این اصل؛ "تشكيل اجتماعات و راه پيمايي ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن كه مخل به مباني اسلام نباشد آزاد است." درواقع قاتون اساسی جمهوری اسلامی ایران که به ادعای رژیم، با رای قریب به 99 درصد از رای دهندگان تصویب شده است وقتی قابلیت اجرائی دارد که حکومت تهران از آن منتفع شود درغیر اینصورت دفترچه ای بیش نیست!
در همین رابطه در بیست و هفتمین بند از نامه سرگشاده جمع کثیری از فرهنگیان ایران که طی چند روز اخیر در رابطه با مطالبات بر حق این صنف مظلوم و نیز در اعتراض به حمله وحشیانه نیروهای مسلح به تظاهراتهای مسالمت آمیز آنان در تهران و چند شهر دیگر، برای ایت الله خامنه ای ارسال شده است گفته می شود:
"...{ما} خواسته های بنیادی تری نیز داریم ... ارائه ی راه حلی که بتوان در کشور اسلامی نسبت به هر بی عدالتی در چهارچوب قوانین انتقاد و اعتراض کرد و ضرب و شتم و فحش و تبعید و آزار و زندان و عدم امنیت شغلی ندید. این که بتوان از ملجا قانونی عدالت خواهی کرد . این که مسببین و عاملین ضرب و جرح و زندانی کردن و هتک حرمت و اقدامات غیر قابل توصیف پیش از زندان به دقت شناسایی و محاکمه و تنبیه شوند و از ضربه دیدگان این حادثه دلجوئی شود و اگر غیر از این باشد همگی در پیشگاه خداوند مسئولیم که گفته شده هر کس ندای دادخواهی مسلمانی را بشنود که فریاد می زند و بی تفاوت باشد مسلمان نیست."
در این میان برخورد نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی، با فعالین هویت طلب، فرهنگ دوست و عدالت خواه حرکت ملی آذربایجان حکایت دیگری است. در واقع بعد از ماجرای اهانت شرم آور روزنامه دولتی ایران به ملت آذربایجان و زبان تورکی و متعاقب آن وقوع سلسله عصیانهای ضد آپارتاید در سراسر شهرهای تورک نشین، هزاران تن بازداشت و صدها تن شکنجه شده اند. اما به رغم همه مصائب مذکور، بازداشت پنهان این 25 نفر، حکایت از بروز وضعیتی جدید در سرکوب فعالین حرکت ملی آذربایجان دارد.
با گذشت سه ماه از بازداشت پنهان این افراد، میتوان ادعا کرد که بازداشت شدگان، فی الواقع ربوده شده اند. چراکه بازداشت افراد و بدنبال آن اطلاع رسانی به خانواده های آنان به منزله اعلام مسئولیت حکومت در قبال جان و مال و در کل، حقوق دستگیر شدگان است.
این قبیل بازداشتها بسیار خطرناک است. چه بسیار افرادی که بصورت پنهان بازداشت شده اند و اکنون نام آنها جز مفقودین است. حافظه ملل آمریکای لاتین در دهه هفتاد و هشتاد عصر گذشته، مملو از این قبیل اقدامات مخوف است. طی حاکمیت رژیمهای دیکتاتوری در کشورهایی چون آرژانتین، شیلی، کلمبیا، بولیوی، پرو، السالوادور، اکوادور، اوروگوئه... دهها هزار تن از مخالفین سیاسی در این کشورها بصورتهای مخفیانه بازداشت شده و هرگز به خانه مراجعت نکردند!
مثلا به دنبال کودتاي ژنرال آگوستینو پینوشه در سال 1973 عليه دولت سالوادور آلنده، هزاران نفر در شيلی به زندان افتادند، شکنجه شدند و به قتل رسيدند. لازم به تذکر است که یکی از نخستین اتهامات پینوشه در سالهای اخیر، ربوده شدن 36 مخالف سياسی و شکنجه شدن 23 نفر از آنان طی دهه هفتاد بود. این اتهامات به عملیات "کاروان مرگ" بر می گشت که مطابق آن، طی یک رشته عملیات ضربتی و پنهان، هزاران تن از مخالفان دولت ربوده و سربه نیست شدند.
اکنون اگرچه پینوشه مرده است ولی گویا پینوشه ها زنده اند، چون که 25 تن از فعالین حرکت ملی آذربایجان در اردبیل همانند 36 تن از فعالین دموکراسی طلب در شهر سانتیاگو، بصورت ضربتی و دسته جمعی بازداشت شده و هیچ نهاد رسمی حاضر به پذیرش مسئولیت بازداشت آنان نیست.
سکوت در برابر این گونه ربایشهای سیاسی، به معنای مهر تایید بر اجرایی شدن مخوفترین نوع عملیات سرکوب است.
* http://www.savalansesi.blogfa.com/
فرزاد صمدلی
2007/04/07
براساس اخبار متواتر، موثق و نگران کننده ای که از شهر اردبیل توسط شاهدان عینی و سایتهای خبری آذربایجان جنوبی و بخصوص در وبلاگ بومی "ساولان سسی"* منتشر شده است از نزدیک به 3 ماه پیش، حداقل 25 تن از فعالین حرکت ملی آذربایجان در این شهر ناپدید شده اند!
مطابق این اخبار، روز پنجشنبه 19 بهمن ماه گذشته، همزمان با برگزاری یک تجمع اعتراض آمیز در رابطه با نقض حقوق عباس خان لسانی، اعتراض به حکم زندان و نیز شرایط غیر انسانی محل حبس وی، دهها تن از فعالین شهرهای مختلف آذربایجان، در مقابل زندان اردبیل بازداشت شده و در بازداشت گاههای مخفی وزارت اطلاعات در زیر شدید ترین شکنجه ها قرار دارند. در حال حاضر علیرغم گذشت چندین ماه از زمان دستگیری، از محل نگهداری و اتهامات بازداشت شدگان هیچ خبررسمی ای در دست نیست. براساس همین اخبار گفته می شود که وزارت اطلاعات با تهدید شدید خانواده های بازداشت شدگان، مانع از اطلاع رسانی شفاف آنها در خصوص دستگیری عزیزانشان شده است. براساس مشاهدات، شمار بازداشت شدگان در مقابل زندان اردبیل به حداقل ۲۵نفر می رسد. نام شش تن از بازداشت شدگان که توسط شاهدان عینی شناسائی شده اند بقرار ذیل است:
- داوود محمدی (از تبریز)
- حسین محمدی (از تبریز)
- پیمان بهرامی (از تبریز)
- حسن اسدی (از اردبیل)
- گشتاسپ واثقی (از اردبیل)
- محمود اصلانی (از اردبیل)
مطابق اخبار موثق، حسن اسدی و پیمان بهرامی در بازداشت گاه وزارت اطلاعات در وضعیت وخیم جسمانی بسر میبرند و سلامتی آنها در معرض خطر جدی قرار دارد.
بازداشت دسته جمعی معترضین حرکت ملی آذربایجان به منزله نقض فاحش اصل 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. مطابق این اصل؛ "تشكيل اجتماعات و راه پيمايي ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن كه مخل به مباني اسلام نباشد آزاد است." درواقع قاتون اساسی جمهوری اسلامی ایران که به ادعای رژیم، با رای قریب به 99 درصد از رای دهندگان تصویب شده است وقتی قابلیت اجرائی دارد که حکومت تهران از آن منتفع شود درغیر اینصورت دفترچه ای بیش نیست!
در همین رابطه در بیست و هفتمین بند از نامه سرگشاده جمع کثیری از فرهنگیان ایران که طی چند روز اخیر در رابطه با مطالبات بر حق این صنف مظلوم و نیز در اعتراض به حمله وحشیانه نیروهای مسلح به تظاهراتهای مسالمت آمیز آنان در تهران و چند شهر دیگر، برای ایت الله خامنه ای ارسال شده است گفته می شود:
"...{ما} خواسته های بنیادی تری نیز داریم ... ارائه ی راه حلی که بتوان در کشور اسلامی نسبت به هر بی عدالتی در چهارچوب قوانین انتقاد و اعتراض کرد و ضرب و شتم و فحش و تبعید و آزار و زندان و عدم امنیت شغلی ندید. این که بتوان از ملجا قانونی عدالت خواهی کرد . این که مسببین و عاملین ضرب و جرح و زندانی کردن و هتک حرمت و اقدامات غیر قابل توصیف پیش از زندان به دقت شناسایی و محاکمه و تنبیه شوند و از ضربه دیدگان این حادثه دلجوئی شود و اگر غیر از این باشد همگی در پیشگاه خداوند مسئولیم که گفته شده هر کس ندای دادخواهی مسلمانی را بشنود که فریاد می زند و بی تفاوت باشد مسلمان نیست."
در این میان برخورد نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی، با فعالین هویت طلب، فرهنگ دوست و عدالت خواه حرکت ملی آذربایجان حکایت دیگری است. در واقع بعد از ماجرای اهانت شرم آور روزنامه دولتی ایران به ملت آذربایجان و زبان تورکی و متعاقب آن وقوع سلسله عصیانهای ضد آپارتاید در سراسر شهرهای تورک نشین، هزاران تن بازداشت و صدها تن شکنجه شده اند. اما به رغم همه مصائب مذکور، بازداشت پنهان این 25 نفر، حکایت از بروز وضعیتی جدید در سرکوب فعالین حرکت ملی آذربایجان دارد.
با گذشت سه ماه از بازداشت پنهان این افراد، میتوان ادعا کرد که بازداشت شدگان، فی الواقع ربوده شده اند. چراکه بازداشت افراد و بدنبال آن اطلاع رسانی به خانواده های آنان به منزله اعلام مسئولیت حکومت در قبال جان و مال و در کل، حقوق دستگیر شدگان است.
این قبیل بازداشتها بسیار خطرناک است. چه بسیار افرادی که بصورت پنهان بازداشت شده اند و اکنون نام آنها جز مفقودین است. حافظه ملل آمریکای لاتین در دهه هفتاد و هشتاد عصر گذشته، مملو از این قبیل اقدامات مخوف است. طی حاکمیت رژیمهای دیکتاتوری در کشورهایی چون آرژانتین، شیلی، کلمبیا، بولیوی، پرو، السالوادور، اکوادور، اوروگوئه... دهها هزار تن از مخالفین سیاسی در این کشورها بصورتهای مخفیانه بازداشت شده و هرگز به خانه مراجعت نکردند!
مثلا به دنبال کودتاي ژنرال آگوستینو پینوشه در سال 1973 عليه دولت سالوادور آلنده، هزاران نفر در شيلی به زندان افتادند، شکنجه شدند و به قتل رسيدند. لازم به تذکر است که یکی از نخستین اتهامات پینوشه در سالهای اخیر، ربوده شدن 36 مخالف سياسی و شکنجه شدن 23 نفر از آنان طی دهه هفتاد بود. این اتهامات به عملیات "کاروان مرگ" بر می گشت که مطابق آن، طی یک رشته عملیات ضربتی و پنهان، هزاران تن از مخالفان دولت ربوده و سربه نیست شدند.
اکنون اگرچه پینوشه مرده است ولی گویا پینوشه ها زنده اند، چون که 25 تن از فعالین حرکت ملی آذربایجان در اردبیل همانند 36 تن از فعالین دموکراسی طلب در شهر سانتیاگو، بصورت ضربتی و دسته جمعی بازداشت شده و هیچ نهاد رسمی حاضر به پذیرش مسئولیت بازداشت آنان نیست.
سکوت در برابر این گونه ربایشهای سیاسی، به معنای مهر تایید بر اجرایی شدن مخوفترین نوع عملیات سرکوب است.
* http://www.savalansesi.blogfa.com/
0 Comments:
Post a Comment
<< Home